شهر آماده نبود!

نوروز امسال هم آمد و رفت.

هوشنگ ابتهاج در وصف بهار دارد که:
روزی که بجنبد نفسِ بادِ بهاری             بینی که گل و سبزه کران تا به کران است

فصل گل و سبزه با سرعت آمد و تعطیلاتش هم به تعجیل رفت.امروزه گویا گردش ساعت و روز و ماه و سال، سرعت بیشتری گرفته و شاید مفهوم زمان جابجا شده است. نمونه اخیرش سرعت اعجاب آوری که در آمدن و گذشتن تعطیلات نوروز ۹۴ تجربه کردیم.

به قول جناب مشیری:

عمر پا بر دل می نهد و می گذرد         خسته شد چشم من از این همه پاییز و بهار

به هر جهت سالی دیگر را آغاز کردیم و در جریان زمان ۹۴ ۱۳ فرصتی دوباره یافته ایم برای ادامه زندگی و باید که مغتنم بداریم این فرصت به سرعت از دست رونده را.

با این مقدمه اجازه می خواهم چند برش از اوضاع شهر فومن در روزهای تعطیلات سال نو را مرقوم نمایم و نیت این قلم هم این است که به اصلاح امور کمک گردد و امید است که در ابتدای سالی که به بهار فاطمی(س)مسمی بود و به ابتکار مقام معظم رهبری سال همدلی دولت و ملت نامگذاری شده است موجبات رنجش خاطر عزیری فراهم نگردد.تا نا خواسته متهم به سیاه نمایی نشویم چون آنچه را که انجام گرفته وظیفه ما بوده و آنچه را که نقصی در آن بوده باید گفته شود تا اصلاح گردد.

اماواقعیت آن است که شهر چندان آماده نبود . برای خوش آمد گویی به بهار ، برای استقبال از نفس باد بهاری ، برای پذیرایی مطلوب از مسافران ،برای کمک به شهروندان در پذیرایی بهتر از مهمانان، از چاله چوله ها و کنده کاری خیابانها و عجله شهرداری در آسفالت ریزی گرفته تاگرانی میوه ودر صف ماندن شهروندان برای دریافت میوه دولتی گرفته تا دست رد عابر بانکها به کارت های بانکی و نصب بنرهای تبریک به فرماندار محترم در جای جای شهر ،که بهتر بود مسافران و گردشگرانی که به شهر آمدند با این موارد برخورد نمی کردند.

شهرداری محترم در اقدامی تازه با تهیه یک دستگاه ماشین سنگین اقدام به لایه برداری از سطح آسفالت خیابانها می نماید که این کار دو حسن دارد اول اینکه از ضخامت زیاد آسفالت خیابان جلوگیری می گردد و دوم با بازیافت دوباره آن علاوه بر کاهش هزینه ،در مصرف منابع هم صرفه جویی می شود. اما در عملا دو مورد ضعف در اجرا مشاهده گردید اول اینکه خیابانهایی مثل بسیج یا کمربندی شهید شکوری که تنها یک لایه آسفالت آن هم با ضخامت کم داشتند نباید برداشت می گردیدند و دوم این مطلب مهم است که با توجه به اینکه دردهه آخر ماه اسفند قرار داشتیم و بارندگی ها نیز پیش بینی شده بود و شهروندان هم به چاله چوله های شهر عادت کرده اند بهتر بود که عملیات لایه برداری در آن زمان انجام نشود که عملا هم ترمیم و آسفالت ریزی انجام نشد که در ترافیک تعطیلات عید خود تبدیل به معضلی مضاعف شده بود.علاوه بر آن ظاهراً در شهرداری قانونی وجودداردکه دراسفند ماه هرگونه کنده کاری را ممنوع کرده است .حال بماند رنگ نخوردن بلوارها و نمادهای شهری، در واقع زیبا سازی های لازم و خانه تکانی شهری آنچنان که باید صورت نگرفته بود.این موضوع با توجه به تجربه شهرداری و نیز سوابق شخص شهردار محترم دور از انتظار بود.پیام شهروندی را مشاهده کردم که این اقدام شهرداری را مثبت ارزیابی نموده بود زیرا باعث توقف اجباری مسافران در شهر و افزایش تعداد گردشگران می شود!

مورد دیگر گرانی مضاعف میوه بود که لازم به ذکر است .اینجانب به عینه شاهد بودم که مسافری از شنیدن قیمت ۲۰۰۰ تومان برای گوجه فرنگی که تا چند روز قبل ۵۰۰ تومان بود تعجب کرد.حال بماند قیمت ۷۰۰۰ تومانی پرتقال و… همه ما می دانیم که نبودن باراز روز و فراوانی و متفرق بودن دست فروشان میوه و تره بار کنترل بازار را سخت تر کرده است .با این همه لازم است که دستگاههای اجرایی و نظارتی اهتمام بیشتری به این امور مهم داشته باشند.بر توزیع میوه دولتی هم یک انتقاد وارد بود و آن اختصاص فقط یک مکان برای توزیع آن بود که مردم را در صف نگه داشتن امروزه دیگر چندان پسندیده نیست.

واقعیت این است که این مسائل پیش پا افتاده نباید امروزه مسئله مردم و شهر ما باشد. مشکل یا مشکلات بیشتر و بزرگتری وجود دارد که باید برای داشتن شهری خوب برای آنها برنامه داشته و عمل نماییم. مشکل اصلی گسترش بی برنامه و بی رویه شاخک های فرعی شهر و از بین رفتن زمین های کشاورزی و باغی اطراف است که بدون توجه به اصول توسعه پایدار است.مشکل اصلی بافت غیر کارشناسی و معماری ناموزون است که بدون توجه به هویت و حتی اقلیم بومی است. مشکل اصلی کم توجهی به فضای سبزو کاسته شدن هرچه بیشتر از فضاهای عمومی است .مسئله مهم فاضلاب شهری است که نباید مستقیم در رودخانه ها و نهایتا تالاب انزلی تخلیه گردد. معضل جمع آوری و بازیافت پسماندهای شهری و کوچه های کم عرض و خیابان هایی که ظرفیت گسترش ندارند.نداشتن بازار روز ،بازار سنتی و هفتگی ناموزون ،درختان پیرو بیماری که تمام سرسبزی شهری ما درآنها خلاصه می شودو… اینها بخشی از بیماریهای مدیریت شهری است… مسئله مهم توسعه پایدار شهری و مدیریت آینده سازی شهر است.ارتقای فرهنگ عمومی و حقوق شهروندی است.ایجاد جاذبه های توریستی جدید و توسعه پایدار شهری است.بنابراین لازم است که برای پرهیز از افتادن در دام روزمرگی ، اداره شهر بر مدار برنامه ریزی بچرخد و با افکار خلاق و برنامه های کوتاه و بلند مدتی که با دید کارشناسی و واقع بینانه نوشته شده باشد اداره گردد.

سالی را آرزومندم که پایانش بهتر از آغازش باشد.

علی علیزاده ازبری

کلیدواژه ها :

این خبر را به اشتراک بگذارید :