آنان ستون استوار مدارس بودند

یادی از معاونان قدرقدرت دبیرستانهای شهر فومن 

همیشه یکی از وزنه های مدارس پست معاونت آموزشی بوده که در گذشته شاغل آن پست را ناظم خطاب می کردند که وظیفه سنگین کنترل نظم و رعایت برنامه ریزی هفتگی ، ماهانه و سالانه و همچنین حفظ سلامت دانش آموز ،معلم و اموال مدرسه را بردوش داشته و لازم است که شاغل آن پست خود نظم آموخته، کاربلد ، مقید و مقتدر باشد.

همواره بوده اند افرادی که سالها در این سمت مهم انجام وظیفه نموده و در واقع تبدیل به ستون خیمه مدارس شده اند و بازنشسته شدن آنان در آن مدارس خلاء ایجاد کرده و تا مدتها نبود آنان به چشم آمده است.با مرور خاطرات دوران دانش آموزی چند نسل از فومنی ها از دهه آخر حکومت پهلوی و نیز دهه ابتدایی بعد از انقلاب  در دبیرستان های فومن، چهره شاخص چهار تن از آن معاونان که به واقع ستونی استوار در مدارس خود بودند و به نوعی مدارس به کاکل آنان می چرخید برای همیشه در اذهان باقی مانده است البته اختصاصاً مدارس متوسطه پسرانه شهر فومن که شامل دو هنرستان فنی خلیل حیدری و حرفه ای باهنر و دو دبیرستان شهیدکدیور شامل رشته های(تجربی – ریاضی) و شهید تیغ نورد که شامل رشته های(اقتصاد – فرهنگ و ادب) می شد با این توضیح که؛

-دبیرستان شهید جعفر تیغ نورد(فردوسی قبل از انقلاب) در رشته های انسانی(اقتصاد – فرهنگ و ادب) که معمولاً دانش آموزان آن پر جنب و جوش تر بودند.

-هنرستان حرفه ای شهید باهنر با رشته ی حرفه ای حسابداری که دانش آموزان آرام تری داشت.

-هنرستان فنی شهید خلیل حیدری با رشته های فنی(مکانیک-برق-معماری)ودانش آموزانی(هنرجو) که از همان ابتدا خود را مهندس می دیدند و تقریباً همیشه خط کش بلندT  به همراه داشتند . 

-و دبیرستان کدیور(امیر کبیر قبل از انقلاب و اولین دبیرستان فومن) با رشته های ریاضی و تجربی که خود را کمی بالاتر می دیدند چرا که ریاضی  یا تجربی می خواندند و آن زمان  بین دانش آموزان جا افتاده بود که رشته های دشواری برای تحصیل و دیپلم گرفتن هستند و این رشته ها راه رسیدن به مهندسی و پزشکی است.

بله با این همه تنوع در سلیقه و رفتار دانش آموزان ،اوضاع به هم ریخته جامعه و مدیریت متزلزل دهه پایانی حکومت پهلوی و نیز دهه ابتدایی بعد از  انقلاب ۱۳۵۷ معمولاً این معاونان(ناظم ها) بودند که کنترل نظم مدارس بر شانه آنها سنگینی می کرد و انتخاب های مناسبی هم انجام شده بود و آن ناظم ها چه خوب از عهده برقراری نظم و استوار نگه داشتن مدارس بر می آمدند. مانند بزرگوارانی چون آقایان ؛

-علی امدادی دانش آموخته دانشرای مقدماتی و استخدام به سال۱۳۴۸ معاون دبیرستان فردوسی و بعدها شهید تیغ نورد که سالهای پایانی خدمت را در دبیرستان ایثارگران گذرانده و در سال ۱۳۷۷بازنشسته شده است.

-کارگر معاون دبیرستان امیر کبیر، فردوسی و سپس شهید کدیور و باهنر ، دوره دیده دانشسرای مقدماتی واستخدام ۱۳۴۳ که در سال ۱۳۷۳بازنشسته شده است.

-اسفندیار وعیدی معاون دبیرستان فردوسی و سپس هنرستان شهید باهنر ،تحصیل کرده دانشسرای مقدماتی و استخدام به سال ۱۳۳۹ که در سال ۱۳۷۲بازنشسته شده است. 

-غلام حسن پور معاون هنرستان شهید حیدری با مدرک تحصیلی فوق دیپلم فنی ساختمان استخدام به سال                     ۱۳۵۷ که در ۱۳۸۲سال بازنشسته شده است.

و به مدد این یادآوری و نیز  به بهانه فرارسیدن روز معلم موفق به یک هم نشینی و دور همی نوستالوژیک با جمع این چهار بزرگوار شدیم و گفت و شنودی و یاد آوری گذشته و خاطره گویی از تجربیات تلخ و شیرین سالهای متمادی پشت سر که این نوشته حاصل آن همنشینی شد و مصداق شعر پروین که؛

                                         گرچه جز تلخی از ایام ندید      هرچه خواهی سخنش شیرین است

یعنی گرچه سختی های زندگی و کار و گذر ایام در کلام و چهره آنان نمایان است اما حتی گفتن و شنیدن آن  تجربیات اغلب تلخ شیرینی خاصی به همراه دارد و به نظر شرح این اتفاق خیلی نیاز به تفصیل ندارد بلکه  نفس این دور همی آن هم در یک عصر دل انگیزِ ماه بهشتی بهار در حیاط پر از گل و شکوفه های بهار نارنج  با عطر مسحور کننده و به میزبانی جناب کارگر با همراهی تعدادی از دانش آموزان همین بزرگواران مصداق،  

   چون ماه رخش تمام پیراسته          خلقش به جهان ز جان و دل خواسته

چون  وسمه  بر ابروان دلبند        گل بود به سبزه نیز آراسته

شده بود که قرار گرفتن گل روی این استخوان خورد کرده های آموزش و زندگی با گلهای بهاری در یک قاب چه همنشینی دل انگیزی ساخته بود.ذکر خاطرات سالهای طولانی پشت سر از سختی های ابتدای استخدام و مصائب رفت و آمد به نقاط دور دست تا چهره شده در آموزش و پرورش و کار و تاثیر گذاری در مدارس بزرگ شهر اینکه دبیرستان امیرکبیر چه بود چه پرورش داد و به کجا رسید و دبیرستان فردوسی چقدر در تاریخ  آموزش و پرورش این منطقه و شهرستان مانند انقلاب و حوادث پس

از آن، خصوصاً جنگ ۸ ساله  تاثیر داشته و نیز سختی های راه اندازی هنرستان شهید حیدری ،با چاشنی یادی از برخی از بزرگ معلمان و مدیرانی که در آن مدارس می درخشیدند چون مرحوم جلیل ثابت، مرحوم کاظم کامران ،مرحوم احمد پارسا و آقایان نژند ،بشارتی ، محمدآقائی پور ،قیامتی، جمال امیدی،نوپور،شاکری و استاد دلیری مالوانی، خاطرات انقلاب و جنگ و سختی هایی که نکشیده و ندیده اند و مصداق این شعر هستند که،

درد عشقی کشیده‌ام که مپرس زهر هجری چشیده‌ام که مپرس

از مقایسه حقوق و مزایایی که هیچکدام از چند نسل معلمان به قدر کفایت به آن نرسیدند اما با آبرو زیستند و کار کردند دانش آموز تربیت و تحویل دادند که هم دنیای این مملکت را آباد بکنند و هم در پی آبادانی  آخرت خود و دیگران باشند.

و دانش آموزان دیروز و مدیران و مردان امروز که بار زندگی و کار و تلاش بر دوش می کشند و قدردان معلمان خود نیز هستند و همین قدردانی ها دلخوشی های امروز آنان است و حکومتی که جز حرف چیز قابلی تحویل آنان نداده است.

علی علیزاده ازبری

اردیبهشت ۱۴۰۳

این خبر را به اشتراک بگذارید :