وحدت کرامت بعثت

بقلم: مهندس جواد زبردست گشتی مدیرعامل توسعه فناوری و ارتباطات گیلان

سخن با نام و یاد حضرت حق آغازمی کنم سخت مفتخر و مبتهج درمی یابم کنون خویشتن را که توفیقی دست داد و مجالی پدید آمد که صفحه ای در باب آنکه بنگارم که عمری عزیزترین رفیق و یار نادیده ام بود و فقط خداوند دانای رازست که می داند هر روز و هر ساعت و هر لحظه و که زمانه روی سخت و نامهربانش را نشانم داد نام و یاد آن نبی اکرم بود که دلم را گشاد و به زبان حال با من به سخن درآمد و هادیم شد تا از تنگنا بدرآیم و هر از گاهی که سرور و بهجتی دست داد با یاد آن عزیز بزرگوار آن سرور, گواراتر گردید اما حال که می اندیشم در باب این شخصیت سترگ چه کلامی به لب آرم که حق سخنم را ادا کند  نیکتر میبینم که دست استمداد بسوی مولای دراز نموده و آن روح بزرگ را که خود عمری مستغرق بحرمعرفت نبوت بود را به استمداد طلبم آنجا که می گوید عده ای به سراغ نبی اکرم رفته بودند و از روز قیامت
 می پرسیدند:

زو قیامت را همی پرسیده اند        کز قیام ت تا قیامت راه چند

سئوال کردند که یا رسول الله از روز قیام و بعثت شما تا روز قیامت چند روزست؟ و حضرت رسول چنین پاسخشان گفت که:

با زبان حال می گفتی بسی         کی ز محشر حشر را پرسد کسی

و به زبان حال با ایشان می گفت من خود قیامت بپا کرده ام در وجود خودم صد قیامت و رستاخیز به پا گشته است حال شما از قیامت مجسم سراغ روز قیامت را می گیرید؟ قیامت در پیش رویتان ایستادست

و این کلام گهر بارست پاسخ چرایی تمام عشق ورزیهایی که در طول سده ها تاریخ اسلام دانایان و عارفان و روشن اندیشان با ذات گرامی رسول اکرم داشتند و از برکت همین عشق ورزی ها چه اندیشه های بلندی که نیافریده اند و چه آثار با شکوهی که خلق نگردیده است. آثارو اندیشه هایی که مملو از شور و جذبه و حیرت است و نشانگر صادق آنکه همنشینی با اولیای خداوند در وجود آدمی رستاخیز به پا می کند.

باری حال اگر بخواهیم از آن عارفان پاک بلنداندیش فرود آمده و در سطح همچو من عامی مردی به استمدادی که می توان از راه و روش و منش آن ذات متعال اخذ کرد بپردازیم میخواستم بگویم که موافق با تفسیرو تحقیق محققین عمرپربرکت نبی اکرم ایشان را دو معجزه بودست  نخستین این معجزات کلام الله مجیدست که معجزتی معنویست و دو دیگر عمل اعجاز آسای رسول اکرم همانا اتحادیست که ایشان مابین قبایل جاهل و وحشی و خونریز عرب ایجاد نمودند که آنرا باید بحق معجزه ی خاص آن حضرت شمرد .

سخن گفتن پیرامون وجوه گوناگون این معجزات نه در بضاعت این حقیرست و نه در حوصله ی این مجال مختصر که سهل است هزاران عالم ربانی و عارف روحانی باید گردهم آیند و مجلدات بیشمار نگارند بلکه به گوشه ای از این وصف لایوصف توفیق یابند. اما آنچه که در نظر داشتم با مردم سرزمینم در میان نهم همانا اشاره و یاد آوردیست تمام مسلمین سرزمینم را که قلبشان از مهر آن رسول گرامی لبریزست و عمری را در عمل به سنن آن پیشوای اعظم بسر آورده اند و تذکر این نکته که آیا به واقع ما مسلمین امروز پیروان لایق و شایسته ای هستیم راه آن نبی برحق را؟   وقتی بیاندیشیم و در نظر آریم که آن وجود بی مانند چه مایه از عمر شریفشان را در راه ایجاد وحدت و اتحاد میان مردمی که از میان ایشان برخواسته بود مصروف کرد و چه خون جگرها خورد تا به نبرد قبیله ای اوس و خزرج خاتمه بخشد و پیمان برادری مابین مهاجرین و انصار برقرار سازد و تا روزی که رحلت فرمودند از جمله آخرین وصایاشان نه مگر این بود که :

واعتصموا به حبل الله جمیعا ولا تفرقوا؟

ای مسلمین , ای خواهران و برادران دینی حال اگر از این زاویه به وضع امروز خویش بنگریم آیا خویشتن را پیروان شایسته ای می یابم طریق رسول الله را؟

از حال و وضع همسایگانمان تا چه اندازه باخبریم؟ آیا هیچ از حال مردمان روستای مجاورمان , شهرستانی که در همسایگیمانست یا مردمان استانهای دیگر و حتی اقوام و طوایف و قبایل هم سرزمینمان اطلاعی داریم یا حتی اهمیتی دارد برایمان از احوالشان خبری حاصل کنیم؟

هشداریم که خدای نا کرده از راه رسول الله بازنگردیم انشا الله 

کسانی کزین راه برگشته اند               برفتند بسیار و سرگشته اند

خلاف پیمبر کسی ره گزید               که هرگز به منزل نخواهد رسید

محالست سعدی که راه صفا              توان رفت جز بر پی مصطفا       

این خبر را به اشتراک بگذارید :