بازي فوتبال بارسلون و بايرمونيخ براي من كه پيشينه فوتبالي و حرفه دانشگاهي دارم بيش از آنكه يك بازي زيباي ساده باشد حاوي نكات ارزنده زيادي براي گفتن است. باشگاه بارسلونا داراي يك مكتب فكري خاص در فوتبال است. مكتبي مبتني بر فوتبال باحوصله، پاس هاي كوتاه متعدد و تهاجمي. اين سيستم بر باشگاه بارسلونا حاکم است. در این سیستم، بازیکنان مربیان و مدیران باشگاه تنها اشغال کنندگان، کارگزاران و مجریان سیاست‌های کلی باشگاه هستند. سیستم حاکم است و سه قشر مذکور بر اساس قواعد سیستم انتخاب می شوند نه اینکه سیستم باشگاه بر اساس تفکرات مدیران و مربیان انتخاب شوند. لذا بر اساس این سیستم مربی بزرگی مانند خوزه مورینیو نمی تواند به نیمکت بارسلونا نزدیک شود. چون اصل بر سیستم است هم یافتن آدمهای صاحب استعداد آسانتر می شود و  هم تداوم موفقیت باشگاه طولانی تر. لذا فرقی نمی کند لوييس انریکه مربی باشد یا پپ گواردیولا یا فرانک ریکارد.  یعنی مربیانی که پیش از آمدن به باشگاه بارسلونا فاقد کارنامه مربیگری لازم برای نشستن بر روی نیمکت باشگاه بزرگی مانند بارسلونا بودند. اما چه آسان آمدند و با اطمینان باشگاه بارسلون به موفقیت دست یافتند.

در اين فضا، افراد هم مهم هستند اما درجه اهمیت آنها بسته به این است که در درون چه سیستمی قرار دارند. باشگاهی مانند بارسلونا چون اصل را بر سیستم قرار می دهد لذا تن به اضافه حقوق بازیکنی مانند روماریو و رونالدو برزیلی یا فیگو پرتغالی نمي دهد. چون این بازیکن خیلی مهم به اصل خیلی مهمترش  (یعنی سیستم) ضربه می زند. لذا حتی حاضر است فیگو را به رقيبش رئال مادرید بفروشد و کیفیت تیمش در کوتاه مدت پایین بیاید اما موفقیت درازمدتش را که مدیون سیستمش است از دست ندهد. تفاوت بارسلونا با رئال مادرید در این است که برای بارسلون مکتب فوتبالش در اولویت قرار دارد و برای رئال مادرید موفقیت در نتیجه. از اين رو، باشگاه بارسلونا با ثبات مواجه مي شود و ريال مادريد با نوسان. بارسلونا مي داند چه مي خواهد. چارچوبي دارد و طبق چارچوب خود مربي و بازيكن خريد مي كند اما ريال مادريد مربي بزرگ مي آورد تا برايش چارچوب درست كند و اگر درست نكرد آدمهاي بزرگي مانند كاپلو و مورينيو را كنار مي نهد. بارسلونا بدنبال افكار بزرگ است اما ريال مادريد بدنبال نامهاي بزرگ. بارسلونا حاضر است نامهاي بزرگ را فداي افكار بزرگ كند لذا رونالدينيو بزرگ را مي فروشد چون به افكار بزرگ باشگاه ضربه مي زند اما ريال مادريد در دعواي درون باشگاهي ميان بازيكنان خود با افكار مورينيو اصل را بر نامها مي گذارد لذا افكار مربي خود را فداي بازيكنانش مي كند.

همين مطلب را باشگاه بايرمونيخ در پيش گرفته است. بایرمونیخ بدنبال افکار گواردیولا نیست که او را آورده است. آنها عاشق سیستم بارسلونا شدند که موفقیتش را در تیم ملی اسپانیا به اثبات رساند. بدنه اصلی تیم ملی اسپانیا بر پایه سیستم و بازیکنان بارسلون استوار بود. حتی مربی رئال مادریدی تیم ملی اسپانیا هم به ناچار از آن تبعیت کرد. پپ گواردیولا با خود سیستم جدیدی وارد بارسلونا نکرد. سیستم موجود بارسلونا را ارتقا بخشید. پس از او هم مجری درستی برای اعمال سیاست های فوتبالی بارسلونا پیدا نکردند چون از جنس مکتب بارسلونا نبود نمی توانست این سیستم را درست اجرا کند و هدایت نماید. اما گواردیولا و  انریکه برغم عدم سابقه مربیگری درجه می توانند چون در همین سیستم پرورش یافته اند. پس سیستم موفق مدیران موفق هم خلق می کند.

موفقیت درازمدت باشگاهی مانند بارسلونا نمایانگر موفقیت این اندیشه است که اگر در هر کاری اصل را بر سیستم قرار دهیم نه افراد،  آن وقت همان سیستم افراد مورد نظر خود را برای مدیریت آن سیستم پرورش می دهد و این کاری سخت دشوار نخواهد بود. چنانکه ریکارد و گواردیولا و انریکه جوان در عرصه مربیگری از درون سیستم بارسلونا آمدند و در همان سیستم به موفقیت دست یافتند. “سيستم باعث ثبات مي شود و ثبات باعث موفقيت.”

 

 

این خبر را به اشتراک بگذارید :