سلحشوری از سینمای انقلاب برای سلامتی باغبان سینمای انقلاب دعا کنیم

جماعت شبه روشنفکر که متخصص شناسایی نیروهای موثر انقلابند و بعد از شناسایی از هیچ کاری برای تخریبش کوتاهی نمی کنند این بار به سراغ سلحشور رفتند و از هر دری وارد شدند تا او را از میدان بیرون کنند. اما وقتی خدا بخواهد به کسی عزت بدهد همه تلاشهایشان بی ثمر می شود.

فرج الله سلحشور از دوستان نزدیک مرحوم فردی بود. امیرخان دوستش داشت و در مورد سلامت نفسش قسم میخورد. خیلی کارها و رفتارهایشان مثل هم بود. هردو ساده زندگی می کردند و حتی مبل هم توی خانه شان نبود. هردو اگر سرشان هم می رفت دروغ نمی گفتند. هردو پای انقلاب و ارزش ها که میامد وسط صریح تر از همیشه می شدند.
سلحشور هم مثل فردی اوایل انقلاب و راه اندازی حوزه هنری با محسن مخملباف (که آن وقتها پوست نینداخته بود و رنگ عوض نکرده بود ) دوست بود. آنقدر که بازیگر فیلم اول مخملباف شد.

فرج الله سلحشور؛ پیشگام سینمای انقلاب

اما او هم مثل فردی از همان وقت ها هم برای مخملباف نگران بود. نگرانی از بابت این که او مخملباف ساده لوح با یک پاپیون و پرواز فرانسه فریب بخورد و هوای روشنفکر بازی به سرش بیفتد.

فرج الله سلحشور؛ پیشگام سینمای انقلاب

فرج الله سلحشور آچار فرانسه بود. به‌خاطر کسوتی که داشت هم راهنمایی می‌کرد و معلمی و هم هرجا یک کار انقلابی لنگ می‌زد به کمکش میرفت. وقتی حسام الدین سراج می خواست آهنگی حماسی بخواند که : گاه سفر آمد برادر ره دراز است… صدای او و دکلمه‌اش به کار، حس روحانی دیگری می‌داد.

فرج الله سلحشور؛ پیشگام سینمای انقلاب

اگرچه به کارهای مخملباف نقد داشت اما حاضر شد برایش بازی کند تا دستش خالی نماند و کارگردان شود.
وقتی محمدرضا هنرمند برای چهره پردازی و بازیگری فیلم ” گورکن ” به مشکل خورد، او بود که هر دو وظیفه را پذیرفت تا هنرمند هم به صف کارگردان های انقلاب بپیوندد.

او حتی وقتی اراده مجتبی راعی را برای ساخت ” انسان و اسلحه” دید حاضر شد هم تهیه کننده فیلمش بشود و هم بازیگر. وقتی هم که دید صف کارگردان های انقلابی پرتعداد و با قدرت شده است رفت سراغ کار خودش و ساخت فیلم بر اساس مهمترین علاقه  و عشقش که قرآن بود. سه مجموعه دیدنی و پر مخاطب ساخت که تسلط او را بر قصه و سینما نشان می داد.ایوب پیامبر، مردان آنجلس و یوسف پیامبر هر سه پر مخاطب بودند.

فرج الله سلحشور؛ پیشگام سینمای انقلاب

سلحشور که سال ۱۳۳۱ در قزوین به دنیا آمده است از سن ۳۰ سالگی و در سال ۱۳۶۰ فعالیت حرفه ای هنریش را آغاز کرد و تلاش کرد تا در مسیر انقلاب گام بردارد.
جماعت شبه روشنفکر که متخصص شناسایی نیروهای موثر انقلابند و بعد از شناسایی از هیچ کاری برای تخریبش کوتاهی نمی کنند این بار به سراغ سلحشور رفتند و از هر دری وارد شدند تا او را از میدان بیرون کنند. دروغ به او بستند، حرفهایش را تحریف کردند و حتی از تخریب ساختار مجموعه هایش هم دریغ نکردند. تلاش آنها برای تخریب وجهه سلحشور به اندازه ای بود که حتی به سراغ زندگی شخصیش هم رفتند و تلاش کردند تا او را  از حوزه فرهنگ و هنر محو کنند. اما وقتی خدا بخواهد به کسی عزت بدهد این تلاش ها بی ثمر است.مشرق

1012867_547

این خبر را به اشتراک بگذارید :