مصاحبه با رسول جماعتي و توضيحاتي از جريان انتخابات

رسول جماعتی شهروند فومنی شاغل در وزارت آموزش و پرورش است که سالها تجربه و سابقه فعالیتهای اجرایی را در کارنامه خود دارد . وی در انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال ۹۴ از حوزه انتخابیه فومن وشفت کاندیدای نمایندگی مجلس شد و به فعالیت انتخاباتی روی آورد. او در یادداشتی که در اختیار فانوس گذاشته است ، نگاه خود به انتخابات و تجربیات تلخ و شیرینش از این رویداد سیاسی اجتماعی را شرح داده است .
بنده کشاورز زاده ای هستم متولد دهستان گَشت از توابع فومن که دوران تحصیل مقدماتی را در همان دهستان وروستاهای اطراف و متوسطه را در دبیرستان شهید کدیور شهر فومن در رشته تجربی گذراندم. پس از قبولی در مراکز تربیت معلم به تهران رفتم وتا مقطع کارشناسی ارشد در رشته علوم تربیتی در تهران تحصیل کردم هم اکنون در مقطع دکتری رشته برنامه ریزی درسی مشغول تحصیل هستم . مدت ۱۰ سال در مراکز تربیت معلم در حوزه های فرهنگی و اجرایی و حدود ۱۳ سال هم در وزارت آموزش و پرورش در حوزه های پشتیبانی ،معاونت توسعه مدیریت ، تعاون و امور رفاهی و حوزه مشارکت های مردمی و مدارس و مراکز غیردولتی فعالیت نموده ام.در خصوص فعالیت های شغلی باید عرض کنم که در این بیست و سه سالی که از خدمتم می گذرد ،عضو کارگروه ها و کمیسیون های متعددی در سطح وزارتخانه و سایر سازمان ها بوده ودر بسیاری از گروه های برنامه ریزی و سیاستگذاری های اداری ،مالی و آموزشی مشارکت داشته و د ر طراحی ،تدوین و بازنگری بسیاری از طرح ها ،لوایح ،آیین نامه ها و دستورالعمل ها در سطح کشور نقش داشته ام . در مجموع تجربیات خوبی در این عرصه بدست آورده ام و افتخار می کنم که بیشتر سوابق و تجربیات بنده از حوزه تعلیم و تربیت بوده و به خاطر این نعمت بزرگ خداوند سبحان را شاکرم . دستگاه تعلیم و تربیت عرصه سازندگی فردای جامعه است .و پرورش انسان متعالی از اهداف عالیه بوده و تربیت چنین نسلی ضامن دوام و بقا و پایداری جامعه است .اعتقاد دارم اصلاح وتوسعه جامعه قبل از هر چیز به توسعه فرهنگ جامعه وابسته است .و توسعه وپیشرفت از طریق بهسازی سیستم تعلیم و تربیت امکان پذیراست .
مشکلاتی که در شهر من وجود داشته و دارد :
انتخابات فرصت خوبی بود که بنده مشکلات و کاستیهای شهر خود را احصا کرده و آنها را در محافل و جمعهای انتخاباتی به بحث و مشورت بگذارم.
یکی از اساسی ترین مشکلات موجود در شهر ما بی توجهی و غفلت در بحث تولید است . فرصت های تولید از جمله برنجکاری ،چایکاری ،پرورش کرم ابریشم ،دامداری و… به دلیل عدم حمایت های مسئولین و عدم دفاع سازنده توسط مسئولین بومی تقریبا به بن بست نگران کننده ای رسیده و این امر باعث تغییر کاربری بسیاری از زمین های زراعی شده است . در حالی که کشت برنج و چای، جنگل و گردشگری به عنوان سرفصل های اصلی توسعه محلی استان گیلان شناخته می شوند،اما هر کدام از آنها در سه دهه گذشته به جای برخورداری از حمایت با شکست و پس روی های بزرگی مواجه شده اند.
و موج بیکاری فراگیر جوانان و کارگران ناشی از بی توجهی به امر تولید بسیاری از خانواده های شهرمان را آزار می دهد . به گزارش مرکز آمار ایران نرخ بیکاری در استان گلستان در پاییز امسال ۴ درصد و در گیلان ۱۶٫۴ درصد بوده است، یعنی گیلانی ها نسبت به گلستانی ها ۴ برابر بیشتر دغدغه بیکاری فرزندان خود را دارند و این معضل بزرگ اجتماعی را لمس می کنند!در این راستا به منظور تقویت تولید ،توسعه گردشگری و بهره مندی از ظرفیت دریا درجهت ایجاد شغل باید کنسرسیومی ازنهاد های بزرگ سرمایه گذاری در سطح استان تشکیل گردد.
بحث دیگر عدم توجه مسئولین به حمایت از شرکت های دانش بنیان و کارآفرینی برای جوانان تحصیلکرده ،این سرمایه های عظیم و پرافتخار است . که موجی از بی انگیزگی را در آنان ایجاد کرده است . به اعتقاد بنده درمان بسیاری از اختلالات و آسیب های اجتماعی در جامعه ایجاد اشتغال است .اشتغال پایدار و ایمن ،ازدواج و استحکام خانواده را به دنبال دارد . و برعکس در صورت نبود شغل بسیاری از آسیب های اجتماعی پدیدار می شود.
لذا جهت گیری توسعه در استان های شمالی از محوریت کشاورزی به سمت توسعه صنایع کوچک و متوسط نوعی تغییر سیاست در رسیدن به اهداف تلقی می شود و این رویکرد یقیناً به معنای عدم توجه به بخش کشاورزی نخواهد بود، بلکه محور قرار دادن توسعه صنعتی ضمن حمایت از بخش کشاورزی ما را در رسیدن به اهداف برنامه که همانا اشتغال زایی، فقرزدایی، افزایش تولید و درآمد ناخالص منطقه ای، ایجاد توازن متعارف اقتصادی و همچنین رفاه اجتماعی که لازمه تعالی انسان است یاری خواهد کرد.
مشکلات حوزه ما در بخش آموزش و پرورش :
آموزش و پرورش به عنوان اساسی ترین نهاد در جامعه شرط اصلی توسعه همه جانبه کشور است. آموزش و توسعه رابطه دوسویه ای با هم دارند، از یک سو آموزش بسترساز توسعه است؛ از سویی دیگر، توسعه لازمه تحول اساسی در نظام آموزشی است. لذا، ضرورت دارد هر جامعه ای که به توسعه پایدار می اندیشد، آموزش مطلوب را در رأس برنامه های خود قرار دهد.
بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت و توسعه در جوامع پیشرفته نشان می دهد که همه این کشورها از آموزش و پرورش توانمند و کارآمد برخوردارهستند. تبلور آموزش و پرورش در تربیت نیروهای انسانی متعهد، دانشمند، متخصص و ماهر است. سرمایه انسانی باعث افزایش تولید و رشد اقتصادی کشورها می گردد. توجه به دغدغه ها و نیاز های نیروی انسانی به عنوان رکن اصلی توسعه باید در سرلوحه برنامه های مسئولین باشد
بخش زیادی از مشکلات آموزش و پرورش فرابخشی است . نهاد های متعددی متولی فرهنگ جامعه هستند بدون توجه ،همفکری و مشارکت همه جانبه این نهاد ها قطعا نهاد تعلیم و تربیت دچار آسیب خواهد شد .از دستگاه آموزش و پرورش با سهم بالای هزینه پرسنلی نمی توان انتظار کار خارق العاده ای داشت . موفقیت این سیستم قطعا در گرو مشارکت همگانی همه نهاد های مرتبط است .اما بخشی از مسائلی که در شهر فومن و شفت در خصوص فرهنگیان مشاهده می شود محصول بی توجهی مسئولین در دوره های متمادی بوده است .عدم وجود یک مرکز آموزشی – رفاهی فرهنگیان متناسب با جایگاه این قشر فرهیخته به منظور رفع نیازهای آنان ازجمله برگزاری آموزش های بدو و ضمن خدمت به منظور بهسازی نیروی انسانی ،مراسم و جشن های خانوادگی و اسکان فرهنگیان کل کشور درمرکز در ایام تعطیلات و … به دلیل جذب مسافر و جذابیت گردشگری این منطقه از جمله محدودیت هایی است که مشاهده می شود . مراکز رفاهی کوچکی در برخی نقاط فومن و شفت ایجاد شده که پاسخگوی نیاز های فرهنگیان نمی باشد. مرکز رفاهی در یکی از محله های شفت که با مشارکت فرهنگیان ایجاد شده ،متاسفانه راه ارتباطی ندارد.
یکی از مشکلاتی که دانش آموزان با آن دست وپنجه نرم می کنند تراکم بیش ازحد کلاس ها تعداد ۵۰ نفر در برخی از کلاس هاست که به دلیل کمبود اعتبارات دولتی در نوسازی و تجهیز مدارس و سیاست های انقباضی در توسعه مدارس غیردولتی ایجاد شده است .تاسیس مدارس غیردولتی به منظورکیفیت بخشی و استفاده دانش آموزان خانواده های متمکن از این مدارس و ایجاد فرصت برای ارائه خدمات به سایردانش آموزان در بخش دولتی صورت می گیرد.
انتخابات و چگونگی ورود من به این عرصه :
مدت مدیدی بود که از طرف دوستان و برخی از گروه های فعال در عرصه های سیاسی –اجتماعی به مشارکت در این صحنه دعوت می شدم .اما بنده به تحقیق بیشترنیاز داشتم .اواخرسال ۹۳ بود که جلسه ای با برخی از دوستان داشتم وتوسط آنان راغب به حضور شدم .محدودیت های بسیاری برای بنده به دلیل مشابهت اسمی با یکی از کاندیداها وجود داشت برخی بنده را تشویق می کردند و برخی نیز سرزنش .
با افراد زیادی از صاحبنظران و بزرگان مذهبی و سیاسی شهر و برخی مسئولین کشوری مشورت کردم . به اطلاعات زیادی به منظور فعالیت در این زمینه دست یافتم . مطلع شدم که سازوکار انتخابات مسیر پیچیده ای را طی می کند . از تابستان ۹۴ عملا برخی از فعالیت هایم را آغاز نمودم . اصلی ترین هدف بنده این بود که با توجه به ارتباطاتی که در سطح کشور دارم این توانایی را در خود می دیدم که بتوانم قدم های مثبتی برای شهرم و هموطنانم بردارم . تنها مسئله ای که مرا تشویق می کرد بی توجهی و پیگیری های ضعیف نمایندگان دوره های قبل این شهر در سطوح کشوری در مقایسه با عملکرد نمایندگان سایر مناطق کشور بود .و احساس می کردم در حق هموطنانم نوعی اجحاف اتفاق می افتد.
هم اکنون وضعیت گازرسانی به روستاهای استان زیر ۵۰ درصد است.آب شیرین استان مفت مفت به دریا می ریزد و کشاورزان گیلانی در فصل زراعت له له آب را می زنند. اغلب روستاهای فومن و شفت از آب آشامیدنی سالم و بهداشتی بی بهره هستند.فضای اورژانس قلب، داخلی و جراحی واحدهای بیمارستانی استان نیز بسیار بسیارمحدود است و پاسخگوی نیاز شهروندان گیلانی نیست . پروژه های زیر ساختی گیلان باید بصورت ملی برنامه ریزی شود.
محصول مزارع چای به دلیل عدم اصلاح ساختاری با بی رغبتی مشتریان مواجه بوده، جنگلها به دلیل انهدام غیرقابل بازگشت رمق چندانی ندارند و گردشگری نیزبه دلیل ساختار ضعیف دولتی و ایجاد نشدن جاذبه های سودآوری تقریباً متروک مانده است
لذا به طور جد تصمیم گرفتم که در این عرصه حضور یابم با اینکه به تاثیر معیارهای اقتصادی و مادی موثر بر انتخابات واقف بودم .لذا با نیت خدمت و آگاهی بخشی و مشارکت در انتخاب صحیح پا به میدان گذاشتم . یکی دیگراز دلایل اصلی حضور بنده در انتخابات این بود که می خواستم ثابت کنم که همه چهره های علمی و فرهنگی و همه شایستگانی که من به وجود آنان افتخار می کنم باید احساس مسئولیت کنند و دراین صحنه حاضر شوند و نگران روشهای غیرمتعارف در انتخابات نباشند ما نسبت به کشور ،استان و منطقه خودمان مسئول هستیم و هر کس که این توانایی را در خود احساس می کند باید در این عرصه اعلام حضور کند .
مشابهت اسمی کار را سخت تر می کرد حتی تا پایان انتخابات نیز برخی از دوستان و همشهریان نتوانستند بنده را از کاندیدای هم اسم بنده تشخیص بدهند. بنده از طرفی علاقه مند به فعالیت در این زمینه بودم و ازطرفی به دلیل مسائل اخلاقی نمی خواستم تصور شود که به خاطر تشابه اسمی وارد این صحنه شدم . به همین دلیل درلحظات پایانی و با مهیا شدن شرایط وارد عرصه فعالیت شدم .و ما در واقع زمان را به دلایلی که ذکر شد از دست دادیم چون به هیچ وجه نمی خواستم ابزار گروه یا فرد خاصی قرار بگیرم .در برخی از دید و بازدید های محلی بسیاری از افراد بنده را با فرد همنام اشتباه می گرفتند .واین کار را دشوار می کرد. البته برخی معتقد بودند همنامی در این عرصه می تواند فواید و مضراتی داشته باشد که ما از قسمت مضرات امر برخوردار شدیم .
علی ایحال بنده با اراده ای قوی و با هدف خدمتگزاری وارد عرصه شدم و چون با نیت خیر قدم در این راه می گذاشتم به نتیجه فکر نمی کردم .
دوستان زیادی در این راه برای بنده زحمت کشیدند که لازم است از تک تک آنان تقدیر و تشکر کنم .همه کسانی که با بنده همراه بودند با عشق و علاقه و بدون هیچ انتظاری و بی وقفه زحمت کشیدند و تمام کسانی که به بنده رای دادند در واقع رای پاک دادند وبی هیچ توقعی این کار را انجام دادند. عده ای هم ابراز لطف و علاقه کردند و شاید به بنده هم رای ندادند ولی لازم می دانم از لطف و محبت آنان نیز تشکر کنم .دوستانی هم زحمت کشیدند تا زمینه یک فعالیت اساسی صورت گیرد ولی با تغییر برخی معادلات شرایط تغییر کرد . بنده هم خودم را برای این وضعیت آماده کرده بودم .اما قرار گرفتن بنده بعنوان رقیب در مقابل یکی از رقبا به نفع کسانی می شد که نتیجه انتخابات را در همان حالت قبل جستجو می کردند. .لذا بنده از بسیاری از فعالیت ها در عرصه رقابت صرفنظر کردم و از وضعیت به وجود آمده در حال حاضر به طور متوسط رضایت دارم وبرای جناب آقای افتخاری نماینده محترم از خداوند سبحان آرزوی توفیق روزافزون دارم .
زشتی ها و زیبایی هایی که در انتخابات وجود داشت:
انتخابات صحنه تبلور اراده ملت است .حق تعیین سرنوشت و وارسی مجدد تصمیمات گذشته است .فرصتی است برای مردم تا با بررسی نقاط قوت و ضعف عملکرد نمایندگان تصمیم جدیدتری را در جهت افزایش رفاه عمومی جامعه و رفع مشکلات موجود اتخاذ نمایند .انتخابات حوزه فومن و شفت شاید مثل بسیاری از حوزه ها تا حدود زیادی متاثر از مسائل قومیتی است و بحث مسائل سیاسی درصد پایینی از مشارکت در انتخابات را به خود اختصاص می دهد .روش سومی که اخیرا مرسوم شده و مشارکت افراد علمی،فرهنگی ،توانمند و تحصیلکرده و عدم وابسته به کانون های قدرت و ثروت ،مردمی را دچارمشکل نموده استفاده از روش های پوپولیستی یا به اصطلاح مردم فریبی است که با اصول اخلاقی و مسائل شرعی و دینی مقاربتی ندارد.وبسیار شرم آور است که امروزه با این همه مشکلات موجود با حرکت های مردم فریبانه و روش های کاذب فردی بخواهد رای مردم را با دروغ به سمت خویش بکشاند.
یکی از مشکلات موجود در انتخابات ، فقدان مراکز آگاهی بخشی جهت ارائه برنامه انتخاباتی کاندیداها به منظور آشنایی مردم با ظرفیت و توانمندی های کاندیداها و افکار و نگرش آنان است . اگر برنامه منسجمی از طرف ستاد انتخابات هر شهر ، تشکل های علمی –سیاسی ، اصناف و انجمن ها و احزاب در ایام تبلیغات جهت تنویرافکار مردم طراحی شود به انتخاب اصلح مردم کمک های شایانی خواهد کرد.اما متاسفانه حرکت های نمایشی و مردم فریبانه که هیچ کمکی به انتخاب مردم نمی کند موقع انتخابات در گوشه گوشه های شهر موج می زند.در این صورت مردم در یک کارناوال انتخاباتی معیار ها و شاخص های کاذبی را شاهد هستند . در حالیکه در اثر این نمایش هاست که افراد منتخب هیچ مسئولیتی را درقبال مردم در خود حس نمی کنند.و از طرفی جالب اینجاست که آیا هیچ وقت از خود پرسیده ایم که هزینه این حرکت ها از کجا تامین می شود ؟
یکی دیگر ازمشکلات ،عدم وجود فضای رسانه ای شفاف و خیرخواهانه و بدون تعصب در جهت خدمت به مردم و کاندیداها ست .بنده ابتدا به دلایلی که ذکر شد در حوزه انتخابیه تهران نامزد شدم .متاسفانه در فضای مجازی و رسانه های شهر اعلام کردند که بنده هم کاندیدای فومن و شفت هستم به یاد دارم وقتی اسم بنده از طرف فرمانداری فومن به عنوان کاندیدا اعلام نشد با اینکه در فضای مجازی مجدد اعلام شده بود که بنده کاندیدای تهران هستم برخی از نشریات شهر نوشتند ایشان انصراف دادند .زمانی که بنده حوزه انتخابیه ام را به فومن و شفت انتقال دادم اصلا اسمم را نیاوردند .
بزرگ کردن بی دلیل برخی از کاندیداها به دلایل ناشناخته و عدم معرفی کاندیداهای دیگر نمونه ای از بی اخلاقی در فضای رسانه ای شهر بود .با عنایت به اینکه فضای رسانه ای وظیفه تنویر افکار و آگاهی بخشی به شهروندان و عموم جامعه را بعهده دارند. باید همه کاندیداها را به صورت عادلانه و به دور از تبعیض معرفی نمایند تا مردم بهتر تصمیم بکیرند .
یکی دیگر از مشکلات موجود در فضای انتخابات حاکم بودن نوعی استبداد و تحکم در فضای اداری ادارات و محدود کردن و تهدید کارکنان به فعالیت و همکاری با سایر کاندیدا هاست .بطوریکه بسیاری از افراد نزدیک به کاندیداها جرات ابراز وجود و همکاری و همراهی با کاندیدای مورد نظر خویش را نداشتند . و اغلب ابراز لطف می کردند ولی می گفتند ما معذوریت داریم .در حالیکه کسی که یک دوره نماینده بوده ، عملکردش می تواند معرف محبوبیتش باشد به قول معروف :مشک آن است که ببوید نه آنکه عطار بگوید .
یکی از مواردی که از طرف برخی افراد زیاد با آن مواجه می شدم . این بود که برخی اظهار می داشتند که مردم شما را نمی شناسند در حالیکه همه شاهد بودیم یکی از افرادی که در یک ماه پایانی قصد حضور داشت و بعدا به دلایلی موفق به حضور در انتخابات نشد.با معیار های دیگری زود شناخته شد ولی ما به دلیل فرهنگی بودن شناخته شده نبودیم . البته جای تعجب است که همه اقشار زیر دست فرهنگیان تربیت می شوند ولی بعدا کسی آن ها را نمی شناسد این هم از عجایب روزگارو از دغدغه های جوامع کنونی است .
یکی دیگر از مشکلات موجود در انتخابات بی انگیزگی افراد توانمند ،مومن و آگاه در زمینه آگاهی بخشی و معرفی افراد شایسته برای نمایندگی مجلس و مشارکت برخی افراد نا آگاه به دلیل وجود انگیزه های نامعلوم و هدایت فضای انتخابات به سمت حرکت های نمایشی ومردم فریبانه است که موجب می شود ظرفیت شایستگان در این عرصه نادیده گرفته شود .
در پایان لازم می دانم از زحمات بی وقفه کمیته های محترم اجرایی و نظارت ،مردم فهیم و فرهنگ مدار شهرستان فومن و شفت و همه دست اندرکاران در عرصه انتخابات تقدیر و تشکر کنم و برای همگان آرزوی سعادت ،سلامتی و تندرستی دارم .فانوس

کلیدواژه ها :

این خبر را به اشتراک بگذارید :