” شورا و داستان یک شهر ” به روایت “سید نورالدین نعمتی “، عضو شورای شهر فومن

  • اکبر نوری

Untitled-2

قرار بود این شورا، کعبه آمال شهروندان فومنی باشد. شورایی دانش محور با محوریت افراد تحصیلکرده و با رویکرد تخصص گرا و کارشناسانه. اما آنچه از پشت شیشه های کدر طبقه فوقانی شهرداری (اتاق شورا) به چشم می آید، اختلافات عمیق و برخوردهای لجوجانه و فرسایشی است که موجبات ناامیدی شهروندان را فراهم آورده است. هرچند آقای نعمتی، قویا عنوان می نماید که برغم اختلافات سلیقه ای موجود، مجموعه شهرداری تاکنون با قوت هرچه تمام تر، به مسوولیت و امور محوله خویش، پرداخته است.  در هر صورت، با اینکه سردار نعمتی را اصولگرایی دیدم که تمایلی به رسانه ای شدن نداشت، اما با تقیدی که به “قانونگرایی”  و “قاعده اکثریت ” نشان می داد، پهلو به پهلوی اصلاح طلبی می زد.

 جناب نعمتی! مشکلات و نارسایی های شهر فومن، زیاد است. و عمده این نارسایی ها برمی گردد به فقدان منابع مالی لازم و نیز سوءمدیریت . جنابعالی به عنوان عضو شورای شهر فومن، ریشه مشکلات را در چه عواملی می دانید؟

بسم الله الرحمن الرحیم. بگذارید مثالی بزنم. یک جایی رفته بودیم، گروهی اعتراضاتی داشتند، در همین خصوص. ازشان سوال کردیم: شما عوارض شهرداری تان را داده اید؟! شهرداری که بودجه دولتی ندارد. شهرداری با عوارض، امرار معاش می کند. مسئله دیگر، کار اشتباهی است که شهرداری قبلا انجام داده و نیروی شرکتی زیادی گرفته است. ۱۲۰ نیروی شرکتی آورده که اکنون ۴،۵ نفری در هر اتاقی مازاد هستند. این بار اضافه بر دوش شهرداری محسوب می شود. در جلسه شورای شهر گفتند: که ما آمادگی داریم، سی چهل نفر را بیرون کنیم، اما بعد ساکت ماندند. و حمایت نکردند. و متاسفانه بعضی از آنها از بستگان اعضای شورای سابق بودند. ما به طور میانگین ۵/۲ تا ۳ میلیارد باید حقوق پرداخت کنیم در سال. در سالهای قبل، دولت حقوقها را می داد، ولی الان نه. ما به طور سازمانی باید ۸۰ نفر نیرو داشته باشیم، ولی الان ۱۶۰ نفر داریم و این اتفاق در زمان شهردار سابق افتاد.

ریشه مشکل مالی شهرداری را در کجا می بینید؟

در دوران شهردار قبل، با اینکه سخن از نهضت آسفالت زده شد، ببینید آنها چقدر آسفالت کرده اند و ما چقدر؟ در این دو سال ورودی فومن، آسفالت شده است. روبه روی پارک، خیابان شهید منتظری، انتظام، چهارباغ تا چهارراه کمربندی، دوطرف کاشانی، آسفالت شده است. شما همین را قیاس کنید با ۴ سال پیش که فقط ۴۶۱۱۳ متر مربع آسفالت شده است. یا در مورد فضای سبز در ۴ سال چقدر بوده است، در این ۲ سال چقدر بوده است؟ متاسفانه ما یک معضلاتی داریم. سی ان جی گاز قبلا دست شهرداری بود، ۶۰۰ میلیون بدهکار بود و ۸ نفر نیرو هم داشت که حقوق شان را شهرداری می پرداخت. ما سپردیم به بخش خصوصی، علاوه براینکه ۲۵ میلیون قسط ۶۰۰ میلیون را می دهد؛ ماهی ۵،۶ میلیون نیز به ما میدهد. اگر سی ان جی دوم را هم راه بیاندازیم که با مشکلات نهر روبه رو است، و ما داریم از طریق کانال شاهد آن را درست می کنیم، میانگین در سال ۱ میلیارد درآمدزایی برای ما دارد. ما در فومن درآمد پایدار نداریم.

 وصول عوارض دارای چه مشکلاتی است؟

خیلی ها معترض هستند که ما وقتی بعد از ۱۰ سال به شهرداری مراجعه می کنیم، یکدفعه به ما می گویند عوارض شما مثلا شده ۵۰۰ هزار تومان که پرداخت آن مشکل می باشد. الان آمده ایم گفته ایم بروید ممیزی، حدودا تا ۳۰۰۰ تا پرونده را آماده کرده ایم، و ابلاغ می کنیم. قبلا نمی دانستند و این روش جدیدی است. اگر نیاید، جریمه می خورد.

بحث سرمایه گذار و بخش خصوصی در برنامه های شما چه جایگاهی دارد؟

اولین چیزی که باید برای سرمایه گذاری وجود داشته باشد، زمین است. شما وقتی می خواهید بخش خصوصی را وارد کنید باید زمین در اختیارش قرار دهید. مثلا ما می گوییم می خواهیم اینجا پارک آبی بزنیم. شهردار درصدد بود که پشت پارک، اینجایی که الان مخروبه است را درست کند. ما موافقت نکردیم. به خاطر اینکه هم منطقه مسکونی بود و مردم معترض بودند و هم اینکه ترافیک می شد. اما شهردار دلیل دیگری داشت. می گفت که اگر این کار صورت بگیرد، قیمت ملک و زمین های اطراف آن چندین برابر می شود. از مسکونی تبدیل به تجاری می شود. وقتی هم تبدیل صورت بگیرد، شهرداری عوارض می گیرد. ولی متاسفانه به علت ترافیک و اینکه نمی خواستیم پارک فومن دست بخورد، با مشکل روبه رو شدیم.

از طرف دیگر، ما دنبال احداث پارک جامعی در پیش حصار هستیم، که مسافران بتوانند آنجا بروند. البته ما یک دعوایی با مرکز تحقیقات داریم. مرکز تحقیقات می گوید آنجا مرکز صنوبر ماست. در صورتیکه اکنون چند سال است که آنجا دست نخورده، ولی آنان با این بهانه نمی خواهند آن ده هکتار را بدهند.

 خیابان کارگر با توجه به تردد شدید ماشین ها، ارتباطی مهمی است، اما اصلا وضعیت خوشایندی ندارد، چرا؟

آن جاده مرز تفصیلی ما است، آن طرف خیابان خارج از حریم شهر است، و این طرف در محدوده شهر قرار دارد.

 یعنی به عبارتی یتیم واقع شده است. و هر سازمانی مسوولیت آن را به دیگری پاس می دهد؟!

اداره راه  و نماینده شهر، قول داده اند که آن را روکش کنند. ما بودجه این کار را نداریم. فومن معضلات چندی دارد، یکی از آنها که صدای خیلی ها را در آورده است، و کسی جرات نکرده به آن ورود کند، مسئله بازار سه شنبه است. در کمربندی شکوری که بازارچه تعریف شده است، خیابان هم طراز آن را می خواهیم آسفالت کنیم. سرویس بهداشتی قرار دهیم، پیاده رو حدود ۵۰۰ متر بسازیم، و تمام دستفروشان بازار سه شنبه از خیابان شهدا، سردار جنگل و کاشانی جمع شوند، و فقط بازارچه سردار جنگل می ماند. کل این خیابان آزاد می شود، مکانی برای پیاده روی شهروندان می شود و بعلت کمبود مکان در روزهای دیگر، مسافرین هم می توانند انجا چادر بزنند. این قابلیت در کمربندی کارگر وجود ندارد. آن امکاناتی که ما می خواهیم، آنجا نیست. از آنجاییکه حریم سازمان اب هم هست، سازمان اجازه سرویس بهداشتی را در آنجا نمی دهد. اجازه ابنیه نمی دهد. لذا خیابان کارگر در ضرورت اول ما قرار ندارد.

 خب سید! از شهردار انتقادات زیادی توسط اعضای اقلیت شورا می شود منجمله در رابطه با درآمد پایدار و خرید زمین و تخصیص سرمایه آن برای مثلا احداث کارخانه آسفالت، نظر شما در این رابطه چیست؟

شهردار می توانست مثل قبلی ها فقط رنگ بزند، و همه هم بگویند به به! چه شهردار خوبی! چرا در طی این همه سال کسی به بازار سه شنبه اعتراضی نکرده است؟ چرا تا الان به فکر درآمد پایدار نبوده اند؟ سه دوره شورا داشته ایم. در همین دوره، شهردار وقت آمده از مسکن و شهرسازی ۸۰۰۰ متر زمین گرفته که اینک می خواهیم همان را تبدیل کنیم برای امور عمرانی شهر. می توانست به اشخاص بدهد یا به نیروهای خودش! در دوران قبل چقدر زمین از مسکن گرفته اند و به کجا داده اند؟ در رابطه با فروش زمین، جهت اسفالت کردن، عده ای از اعضای شورای شهر، نظرشان بر این است که با پول فروش زمین، درآمد پایدار ایجاد نماییم. نظر آقای ” میرنرگسی ” این بود که کارخانه آسفالت بزنیم.

یک نکته! بیشترین میزان مساحت جهت آسفالت را در استان، اداره راه و مسکن شهرسازی دارد، چرا کارخانه آسفالت ندارد؟

زیرا هزینه دستگاه و نگهداری آن، نمی صرفد. همه به پیمانکاران می دهند. به جز رشت و انزلی. از طرفی ما باید لااقل ۲ تا ۳ میلیارد برای آن هزینه کنیم، تا کارخانه آسفالت تاسیس کنیم. شهردار باید کلی نیرو بگیرد، پول، برق، و… بدهد. در این فضای بارانی که اصلا تجربه کار نداریم. تازه مصرف ما به ان اندازه نیست. شهرداری های استان هم لابد تقاضای آسفالت خواهند کرد که بعدا بدهی آنان، خود داستانی دیگر خواهد شد. هیچکس نمی آید این کار را انجام دهد. حتی بخش خصوصی هم متقبل نخواهد شد. من می گویم درآمد پایدار می خواهیم، خب بیاییم به جای اینها یک بیل بخریم، یک بالابر بخریم، درختان را کوتاه کنیم. حتی می توانیم در بانک سرمایه گذاری کنیم، و از سود آنها برای مخارج و هزینه های جاری بهره ببریم. اینها می گویند بخش خصوصی سرمایه گذار بیاوریم، کسی بدون زمین نمی آید فومن سرمایه گذاری کند. در فومن روی چه چیز سرمایه گذاری بشود؟کسی می آید سرمایه گذاری کند که درآمدی برایش متصور نباشد؟!

 آقای نعمتی! یکی از مباحث موردنظر که توسط منتقدان طرح می شود، بحث عرق فومنی و بومی بودن مسوولان است. نظرتان را دوست داریم بدانیم. آیا تصوری از مطالبات مردم فومن دارید؟

در جلسه پرسش و پاسخی که مطرح کردیم، مهمترین درخواست مردم از ما چه بود؟ ۱-سد معبر ۲- حضور نامحسوس شهردار در شهر ۳-وجود چاله ها در خیابان . این سه چیز از همه مهمتر بودند. ما الان برنامه بازسازی ۵۰۰۰ متر پیاده رو را در دست کار داریم. ولی هزینه اش از کجا باید تامین گردد؟ دوستان! یک کارشناس از رشت آوردند که یک میلیارد بودجه تعریف نمودند برای سرقفل مغازه ها، در صورتیکه ما اصلا سرقفلی مغازه نمی توانیم بگیریم. چندی پیش دوستمان آقای” میرنرگسی” مصاحبه ای کرده بودند، با ” طریقت نو ” که شهرداری یک میلیارد از بودجه ما را باطل کرده است. در رابطه با نهر و آبگرفتگی ، من در جلسه چند روز پیش علنی اعلام کردم، که اگر آقای میرنرگسی بتواند این ادعا را با مدرک ثابت نماید، خودم اولین کسی خواهم بود که شهردار را به استیضاح می کشانم. ولی اگر ثابت نکردند، چه؟!!

می گویید عرق فومنی دارید، پس چرا به یک فومنی (آقای عامر ) رای ندادید؟؟ بعد می گویید آقای عامر خوب هستند! خب، باشد، ما که به ایشان رای دادیم، شما سه نفر به ایشان رای ندادید!!!

به نماینده رشت چه ربطی دارد در امور فومن، دخالت کند؟ الان یکی از همان کاندیداهای مدنظر دوستان اقلیت، ۱۲۰۰۰ شام برای نماینده رشت داد، شد شهردار یکی از مناطق رشت! واقعیت ها را باید گفت!! نباید ترسید!! من می آیم به آقای عامر اصلاح طلب، رای می دهم، آنوقت بنده عرق فومنی ندارم؟؟ ما باید با مردم شفاف باشیم!!

جناب نعمتی! پس ریشه این اختلافات و لجاجت ها و جوسازی های موجود در میان اعضای شورای شهر در کجا است؟ ( پاسخی که می شنوم مرا به فکر فرو می برد)

مسئله این است، که برعکس رویه پیشین، ما اختیارمان را در شورای چهارم دست کسی نداده ایم! اینها می گویند ما جلسه گذاشتیم، در آن جلسه من نبودم. ۴ نفر با هم نشستند، و کسی می خواست نماینده شود، با هم توافق کردند چه کسی رئیس بشود، چه کسی معاون، چه کسی خزانه دار بشود. اصلا ما را خارج کردند. بعد میان همین ها به هم خورد. دیگر ما چه کار کنیم؟ چرا ما رئیس نشدیم؟ خانم نظری این را نوشتند، بعد من در جلسه به ایشان گفتم خانم نظری شما ثابت کنید که من در این جلسه بودم. آقای “میرنرگسی” بعدا گفتند: نه، حاجی اصلا در آن جلسه نبودند. ما اگر ببینیم شهردار دارد شهر را به هم می ریزد، خودمان جلویش می ایستیم. ولی اینکه بگوییم همه چیز بد است، این انصاف نیست. سیاه نمایی است. کار خوب را بگوییم خوب است، کار بد را هم بد بنماییم. کند و کاری که در کمربندی شهید شکوری دارد صورت می پذیرد، قابل پذیرش نیست، این را به شهردار نیز انتقال داده ایم. گفتم موقعی که کار آماده می شد، باید شروع به کندن می کردیم، و این انتقاد واقعی است.

دوستان (خانم نظری) می گویند از روزی که این شهردار انتخاب شده است، این اختلافات به وجود آمده، من یک مثال می زنم: شهردار تهران با یک رای، ۱۶ به ۱۵ شهردار شدند. آیا این موضوع سرآغازی برای تنش و دعوا بین انان شد؟ وقتی ما “رای ” و “قاعده بازی ” را قبول داریم، دیگر نباید حرفی باقی بماند. من فکر می کنم در دوره قبل که اعضای شورا، با شهردار مشکل نداشتند، به خاطر این بود که شهردار تابع شان بود. شهرداری می خواهند که تابع شان باشد، و هر چه می گویند، بگوید: چشم!! مثلا فلان کوچه را آسفالت کن، و… ما اصلا مورد داریم که شهردار آمده فقط دستور اجرا کند.

آقای نعمتی! موضوع آبگرفتگی در شهر معضل بزرگی شده است. آیا شورا و شهرداری فکری برای این مشکل کرده اند؟

این شورا، با شورای قبل یک تفاوت دارد، و آن اینکه اکثرا تحصیلکرده هستند. اگر روز اول، در زمان شورای قبل، در هنگام لوله گذاری دقت می شد، هرگز مشکل آبگرفتگی رخ نمی داد. حالا این ما و شهردار هستیم که باید پاسخگو باشیم؟ بیشترین آبی که الان داریم، مربوط به شالیزارهای بالای دخانیات است. و این مربوط به آب منطقه ای است. وظیفه انهاست اما آب را جمع نمی کند. نماینده محترم شهر را آوردیم، بعد از مدرسه شهید حاجتی می خواهیم خیابان را بکنیم ۲۶۰ متر لوله بزنیم، آب بیجار را به وسیله لوله انتقال بدهیم. این حداقل یک سوم آب ورودی فومن را می گیرد، که تصویب هم شده ست. همین حاجی آباد همیشه آب می گرفت، چرا الان نمی گیرد؟ ما پشت سپاه ۳۰ میلیون خرج کردیم، سدبند درست کردیم، و مشکل حاجی آباد را حل کردیم. در صورتی که اصلا وظیفه اب منطقه ای بود، نه ما. ولی می گفتند پول نداریم! مردم اما از چشم ما می بینند . می گویند شهرداری کاری نمی کند. الان همین خیابان چهار دی به شهید رجایی را بروید نگاه کنید، فاضلابش پر شده است. مسئولش کیست؟ ولی باگفتن اینکه بودجه نداریم خودشان را راحت می کنند. برای حوادث ۵۲ میلیارد تومان بودجه تخصیص داده شده است، که سهم ما را ۲۵۰ میلیون تعیین کرده اند. آبگرفتگی فومن، برای مسئولین استان مهم نیست. من به شهردار فومن انتقاد دارم، اما نمی توانم بگویم که همه کارهایش غلط است. و تمام کاستی ها را به گردن ایشان بیاندازم!!

یکی از ابهاماتی که بر روی آن مانور زیادی هم داده شده است، این بود که پروسه شایسته سالاری در انتخاب شهردار لحاظ نگردیده است! میل دارم روایت شما را از این فرایند طی شده بدانم؟

ما از یکی از کسانی که کاندید شهرداری شده بودند، پرسیدیم: شما چرا می خواهید شهردار این شهر بشوید؟ فکر می کنید چه گفت؟ گفت: دختر من کلوچه فومن را خیلی دوست دارد! به یکی دیگر گفتیم: شما تجربه اجرایی ندارید، اول بروید معاون بشوید ، بعد بیایید برای شهردارشدن. آن شخص در پاسخ به ما گفت: آن موقع دیگر فومن نمی ایم! یک نفر ادعا کرد، ترافیک فومن را حل می کند! پرسیدیم چگونه؟ گفت: ماشین هایی که می خواهند فومن بیایند را از کمربندی می فرستیم شنبه بازار، از شنبه بازار به لولمان، و همینطور به اشکلن و زیده و بعد ماکلوان!!! آقای ولیزاده گفت: بازار فومن چی آقا؟ گفت: یا بازار یا ترافیک دیگه آقا!! یک نفر دیگر گفت تمام مشکلات فومن را حل می کنم! گفتیم چطور؟ گفت بیست تا کلوچه فومن را ببرید پیش استاندار! پول بگیرید!

این مطالب را به چه کسی بگوییم؟؟ بیاییم اسم بگوییم آبروی اینها را ببریم؟؟ بعد از اینکه از آنها نتیجه نگرفتیم، آقای ” ابراهیمی ” گفتند: یک نفر هست، که قبلا شهردار بوده است، راجع به او تحقیق کنید، آقای ” میرنرگسی” گفتند: من تحقیق کرده ام! آدم قوی است، به ایشان می گویند: عباس لودر! ولی فومن را قبول نمی کند. گفتیم : شما خودتان به ایشان (آقای قلیزاده) رای می دهید؟ گفتند بله! ما هم تحقیق کردیم، گفتند مدیر قوی است ولی کمی تند مزاج هستند. آوردیمش اینجا، یک ساعت و نیم جلسه طول کشید. رای گیری کردیم . ۵ رای آورد. ولی آقای “میرنرگسی ” و خانم ” نظری ” رای منفی دادند! خانم نظری یک نفر را پیشنهاد داده بودند ولی خودشان به او رای ندادند!

چه چیزی باعث شد آقای “میرنرگسی ” که خودشان روی شهردار کنونی نظر مثبت داشتند، بعدا از مواضع شان برگردند؟

شهردار یک طرح راهبردی به ما دادند، ۱۸ بند دارد. در آن ۱۸ بندی که دادند، آقای ” میرنرگسی ” آمدند در روزنامه ۱۵ بند به ایشان پیشنهاد دادند. مثلا حمام ” محمودیه ” خریداری شود، در بازار روز فلان کار را بکنید و … اما منبع مالی و پولی را مشخص نکردند! این همان طرحی بود که شهردار به ما اعلام کردند، فقط سه مورد آن فرق داشت! بعد شهردار شد بی برنامه و دوستان با برنامه! من وقتی وارد شورا شدم، سیاسی کاری را کنار گذاشتم. گفتم ۴ سال می خواهم بمانم ، ولی کارنامه قابل قبولی داشته باشم. حتی در مورد انتخاب شهردار کسی از رشت آمده بود، که یکی از بهترین دوستان من بود. با من تماس گرفتند، و سفارش او را کردند. گفتم رای نمی دهم! نمی توان بعضی چیزها را گفت.

چرا می گویند کاری نشده است؟ ما در فومن چند تا پارک داشتیم؟ الان چندتا داریم؟ در فومن چمن مصنوعی وجود داشت ؟ در مورد لوله گذاری که موجب ابگرفتگی شده است، چرا هیچ روزنامه ای اعتراض نکرد؟!! هفته نامه ای است که ان زمان این را تحسین کرده، اما اکنون نوشته: ” با صدای باران، مردم دلهره دارند که خانه هایشان را آب بگیرد ! ” من زمین نفروشم، این مشکل را حل نکنم چکار کنم؟ نگه دارم به کارمندانم بدهم؟؟ زمینی که در دوران قبل به خواص داده می شد!!  هم بگوییم شهردار تو چرا کار نمی کنی؟ و هم دستش را ببندیم؟! چرا نگاه ما اینقدر ظاهری و سطحی است؟ چرا نگاه کلان و راهبردی نداریم؟!!

سردار داستان استعفای شما از شورای شهر چه بود؟ در نشریات محلی بازتاب غیرمتعارفی پیدا کرد؟

یک نشریه ای است که در ماه بیش از  ۲ میلیون هزینه دارد و مجانی از یک جایی تغذیه می شود، از یک شهر دیگر است و در فومن مجانی پخش می شود تا فقط ما را بکوبد! چه بگویم؟

یکی از شروط در شورای شهر این است که عضو شورا ساکن همان شهر باشد، عضو شورای شهر ماسوله، آقای دارایی خودشان ، در فومن و ماسوله ساکن نبودند، از آقای ابراهیم گلزار به علت عدم سکونت شکایت کردند. و آقای ابراهیم گلزاراز شورای شهر ماسوله عزل شد. من هم اعتراض کردم که آقای دارایی نیز سکونت ندارد! بروید ببینید این هفته نامه که از آستارا می آید، چه نوشته؟ نوشته آقای نعمتی چون خودش نتوانست رئیس شود، استعفا داد! الان عزل همان آقا آمده است. چرا یک چیز قانونی ساده را به امری سیاسی مبدل می کنید؟ این آقا اگر خیلی دلش می سوخت، چرا درباره شورای سوم چیزی ننوشته است؟ برای شما سوال برانگیز نیست؟ چون یک نفر در آن شورا غایب بود!!

راه سوم

                                                                                                                 ادامه دارد…

این خبر را به اشتراک بگذارید :