حسین رضاپور: پاس داشتن حقوق و حرمت سالمندان موجب بركت و رحمت الهي است. /  مشکلات اقتصادی سالمندان را باید جدی گرفت چرا که نا امیدی در بین سالمندان جامعه می تواند به نسل های جوان تر نیز انتقال پیدا کند.

در فرهنگ اسلامی، خانواده، کانون خوشبختی، آرامش، غم زدایی و تغذیه عاطفی انسانهاست. سالمندان، ستون‌های استوار خانواده‌ها هستند و پایدار ماندن و آفت زدایی از خانواده وابسته به پاس داشتن حقوق و حرمت آنان است. سالمندی سرنوشتی است که تمام افراد بشر از هر جنس، نژاد و فرهنگی به آن گرفتار می شوند دورانی که اگر از کیفیت مناسب برخوردار باشد بسیار مطلوب و لذت بخش است. يکي از سنت هاي پسنديده ، تکريم و احترام بزرگان جامعه مي باشد که در عصر ماشين و تکنولوژي رو به زوال بوده و توجه کمي به آن مي شود. تا جائي که در بعضي از کشورها مثل ژاپن براي بقاء اين ويژگي اجتماعي روزي را به عنوان «روز سالمندان» درنظر گرفته اند تا حداقل سالي يکبار افراد جامعه به ياد آنان افتاده و ضمن گراميداشت آنان تعادل روحي و رواني جامعه را تقويت نمايند در جمهوری اسلامی ایران هم روز نهم مهر به عنوان روز سالمند نامگذاری شده است. پاس داشتن حقوق و حرمت سالمندان موجب بركت و رحمت الهي است، همچنین در سيره نبي مکرم اسلام (ص) بزرگي و قابليت احترام و تکريم را دارا بودن فقط در کبر سن خلاصه نشده و طيف وسيعي از افراد قابل احترام در اين دائره قرار مي گيرند و جالب تر اينکه قابليت و استحقاق احترام در اين افراد را تنها امر تشريعي ندانسته بلکه به تکويني بودن اين امر اصرار مي ورزند، چنانچه خيلي از معادلات پيچيده هستي را معطوف به اين روابط محترمانه مي شمارند. ما ریزه خوار سفره بزرگان و گذشتگان هستیم، در هر مقطع و هر صنفی، گاهی سالمند اهل علم است و از علم او استفاده می کنیم، یک وقت شخصی است که اهل معرفت است از او استفاده می کنیم، یک وقت هم کسی است که در کسب و کاری تجربه خوبی دارد که همه این ها قابل استفاده است، بایستی از جزئی ترین اموری که در افراد باتجربه دیده می شود بهترین بهره ها را برد. اینگونه نیست که پیران و سالمندان فقط احتیاج به احترام دارند، بلکه او هم شخصی است که قابل استفاده است و باید از تجارب ارزشمند او استفاده کرد. سالمندان سرمایه‌های جامعه هستند که باید از تجربیات آنان در عرصه‌های مختلف وزندگی روزمره استفاده کرد. احترام به سالمندان باید در جامعه نهادینه شود؛ حفظ جایگاه بزرگ‌ترها به‌ویژه سالمندان علاوه برافزایش آرامش آن‌ها و کاهش فشارهای روانی به تحکیم خانواده‌ها موجب ارتقاء عاطفی فرزندان در خانواده می‌شود. سالمندی مرحله ای از زندگی است که فرد در آن علی رغم اینکه در بسیاری از ابعاد انسانی به کمال می رسد اما در برخی موارد دیگر نیز نیازمند یاری و کمک دیگران می گردد. سالمندان افرادی هستند که سالها برای ادامه ی حیات یک جامعه تلاش کرده اند و هم اکنون همان جامعه باید پاسخگوی نیازهای دوره ی بازنشستگی آنان باشد. به یقین یکی از مشکلاتی که قریب به اتفاق سالمندان ایران به آن مبتلا هستند، مشکلات اقتصادی است. بعید به نظر می رسد که در کشور ما سالمندی پیدا بشود که از حمایت های اقتصادی جامعه، دولت و نهاد های ذیربط رضایت داشته باشد.

توجه به مشکلات سالمندان و برنامه های حمایتی بیشتر از آنان با اهمیت به نظر می رسد چرا که حمایت باعث می شود فرد به لحاظ روانی احساس بهتری داشته باشد و حتی آلام جسمانی را بهتر تحمل نماید. به جرات می توان گفت که بین حمایت و کیفیت زندگی و سلامت، یک رابطه ی مستقیم وجود دارد. برای مثال کسانی که از حمایت برخوردارند، فشار روانی کمتری احساس می کنند. در هنگام افزایش فشار روانی و جسمی، اشخاصی که از حمایت زیادی برخوردار هستند، کمتر افسرده می شوند. به یقین برای رسیدن به سالمندی فعال و سالم باید به تمام ابعاد زندگی از جمله: بهداشت جسمی، روحی، اجتماعی، اقتصادی و معنوی توجه داشت و از آنجاییکه عوامل اقتصادی در تک تک عوامل غیر از خود نیز تأثیر می گذارد، توجه به آن دارای اهمیت خاصی است. یکی از نکات مهمی که مسئولان مرتبط با سالمندان باید در نظر داشته باشند تلاش برای ایجاد رضایت از زندگی در بین سالمندان است. بسیاری از نظریه پردازان معتقد هستند که رضایت از زندگی با عوامل اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی و فردی در ارتباط است اما در این میان برخی به عامل اقتصاد اهمیت بیشتری می دهند و معتقدند که رضایت از زندگی از طریق مقایسه ی نیازهای افراد با داراییهایشان کسب می گردد. هر چه این نیازها با داشته ها تطبیق بیشتری داشته باشد، رضایت افراد از زندگی نیز در سطح بالاتری قرار می گیرد. اما اگر نیازها افزون بر داشته ها باشد، سطح وسیعتری از عدم رضایت را موجب می گردد. در نتیجه هر چقدر سالمندان از دریافت مادی بیشتری بهره مند شوند، رضایتمندی آنها از زندگی نیز بیشتر خواهد بود. متأسفانه به دلیل شرایط بد اقتصادی سالمندان در کشور ما، ایام زندگی و اوقات فراغت آنها نیز به کارهای کاذب از جمله پارک گردی تلف می شود. در صورتی که سالمندان در دوره ی سالمندی باید در پی باز تولید شور و نشاط و انگیزه ی دوران جوانی باشند. سالمندان نباید حتی لحظه ای دچار نا امیدی شوند و این نا امیدی را به جامعه تزریق کنند. وضیت زندگی سالمندان ایران با استاندارد های بین المللی فاصله ی بسیاری دارد به طوری که در یکی از تحقیقات انجام شده که به مقایسه ی وضعیت گذران اوقات فراغت سالمندان ایران و سوئد می پردازد، چیزی قریب (۴/۹۰) درصد از سالمندان سوئدی از نحوه ی گذران اوقات فراغت خود رضایت زیاد داشته اند که بازتابی از شیوه ی زندگی، فرهنگ آنان و نیز امکانات موجود در جامعه است. این رقم در میان سالمندان ایرانی یک سوم سوئدی ها بوده است که می تواند به دلیل فقدان تنوع در برنامه ها و محدود بودن امکانات باشد. میزان اقبال سالمندان ایرانی از گردش در پارک ها به دلیل کمبود سایر امکانات گذران اوقات فراغت مناسب، چندین برابر سالمندان سوئدی است. بر همه واضح است که دسترسی به امکانات نیازمند شرایط مالی مناسب و اقدامات حمایتی نهاد های ذیربط است. در جامعه ای که سالمندان به دلیل عدم کفاف درآمد ها و حقوق های بازنشستگی حتی در برنامه های سلامت جسمانی خود تجدید نظر می کنند و بیماری بیش از رنج بدنی برای آنها رنج روحی و روانی ناشی از مشکلات اقتصادی را دارد دیگر انتظاری نباید داشت اگر تمام دلخوشی سالمندان در اوقات فراغتشان پارک نشینی باشد. مشکلات اقتصادی سالمندان را باید جدی گرفت چرا که نا امیدی در بین سالمندان جامعه می تواند به نسل های جوان تر نیز انتقال پیدا کند. با وجود چنین شرایطی، جوانان امروز نیز از فکر به آینده ای ناخوشایند و بی حمایت دوران سالمندی در رنج و ناراحتی خواهند بود. سالمندی دوران پختگی و عزت ناشی از سال ها تلاش برای جامعه است و نباید در ذهن مردم دورانی تلقی شود که فرد سربار جامعه، تنها و بی حمایت خواهد بود. نباید فراموش کرد که اقشار و گروه های یک جامعه مانند زنجیره ای به هم متصل هستند و کوچکترین خللی در بخشی از آنها باعث آسیب به بخش های دیگر نیز می شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید :