به قلم سید تقی موسویان؛ یاد شهدای جهاد سازندگی گرامی باد

 

روزهای آخر دفاع مقدس دشمن مورد حمایت همه کشورهای ابر قدرت دنیا بود.گردان ۱۴ صاحب الزمان(عج) پشتیبانی و مهندس جنگ جهادسازندگی گیلان در جزیره مجنون مستقر بود؛گروهان راهسازی در حال احداث راه و گروهان خاکی درداخل هور مشغول احداث سکو برای اسقرار بالگردها، توپ، تانک و…
روزهای غربت دفاع مقدس بود و اختلاف بین مدیران کشورکم و بیش به گوش رزمندگان می‌رسید !
شهرفاو عراق که با زحمت بدست رزمندگان افتاده بود، سقوط کرد! شلمچه که در عملیات کربلای ۵ در یک نبرد تن به تن از دشمن بعثی پس گرفته شده بود دوباره به دست نیروهای عراقی افتاد!
هورالعظیم(جزیره مجنون) را رزمندگان اسلام در عملیات خیبر( سال ۱۳۶۲) در یک عملیات پیچیده و سخت با قایق از لای نیزارها و بالگرد به تصرف در آوردند. واحد مهندسی، ۱۴کیلومتر پل معروف خیبر را ۲۰ روز زیر شدیدترین آتش دشمن و استفاده بی سابقه دشمن از سلاح های شیمیایی نصب کردند.
اکنون دشمن فاو و شلمچه را بازپس گرفته بود و در بین رزمندگان شايعه شده بود که نوبت جزیره مجنون است.
قبلاً برای شیمیایی آموزش داده می شد اما حال میان نیروها شایعه بمباران هسته ای قوت گرفته بود و از طرفی هرروز سلاح جدیدی به دست صدام بعثی می رسید؛ آمریکا نیز در خلیج‌فارس جولان می داد.
تاریخ ۲۷ خرداد برای گردان تعدادی نیرو از پشتیبانی مهندسی جنگ جهادسازندگی گیلان فرستاده بودند. مأموریت‌های چند تن از فرماندهان گردان به اتمام رسیده بود!
چند بار شهید حاج بهرام گل آور فرمانده گردان با مسئولان پشتیبانی مهندسی جنگ جهادسازندگی تماس داشت که چرا شما جایگزین تعدادی از آقایانی که بعنوان فرمانده گروهان، رئیس ستاد، فرمانده عملیات و … مأموریتشان تمام شده را روانه نمی کنید.
با توجه به اینکه تعدادی از دوستان آماده بودند به گردان بیایند ولی جهاد گیلان موافقت نمی کرد! حاج بهرام روز جمعه برای امتحان کنکور به اهواز رفت و بعداز امتحان سریع به نیروهای خود در جزیره پیوست.
روز جمعه آقایان حاج حسن حسین جانی و حاج مجید نیشابوری از مسئولان پشتیبانی جنگ به اتفاق دو نفر برای جایگزینی رئیس ستاد و فرمانده عملیات گردان به اهواز آمدند و همان شب در ماشین آلات هویزه استقرار پیدا کردند.
ساعت ۴ صبح رژیم بعث عراق منطقه عملیاتی جزیره مجنون را بمباران شیمیایی کرد و تعداد زیادی از نیروهای مستقر در جزیره شیمیایی شدند.
حاج احمد شیراوند مسئولیت بخشی از احداث پادگان لشکر ۱۶ قدس گیلان در شوشتر را داشت! برای گرفتن ماشین آلات و… شب با حاج بهرام گل آور در یک سنگر در جزیره بودند. وقتی بمباران شروع می‌شود گل آور به حاج احمد می گويد من دارم می روم خط، شما به بچه ها بگویید مجروحان را به عقب ببرند.
نکته مهم اینجا بود که رمز بیسیم برای عقب نشینی را فقط فرمانده گردان می دانست! در هر گروهان یک نفر مسئول شیمیایی بود.
محمد تقی فیض سید آبادی و ارمغان یکتایی راد هر دونفر درهمان ساعت اول به شهادت رسیدند. پیکر شش نفر از شهدا و ۱۸۰ نفر مصدوم شیمیایی گردان ۱۴ صاحب الزمان (عج) پشتیبانی و مهندسی جهاد سازندگی گیلان توسط بچه های مستقر در جزیره و نیروهایی که از هویزه به کمک آنها رفته بودند به بیمارستان های صحرایی و سپس به بیمارستان‌های سوسنگرد و اهواز منتقل شد و تعداد سه نفر از نیروهای جهاد از جاده سید الشهدا با تانکر در حال عقب‌نشینی بودند که به اسارت دشمن بعثی در آمدند.
ده نفر از نیروها در جزیره مفقودالاثر می‌شوند و در رأس آنها فرمانده دلاور و شجاع گردان حاج بهرام گل آور که بعداز سال‌ها به مهین عزیز برگردانده شد.
درجنگ مظلومانه و بی سنگر، برای رزمندگان سنگر احداث کردند اما خودشان بی سنگر به شهادت رسیدند.
در ادامه جنگ دشمن تا دندان مسلح تا اهواز و منافقین تا کرمانشاه پیش آمدند؛ اما امام خمینی(ره) با یک پیام همه مردم ایران را آماده نمودند و آنقدر نیرو به مناطق جنگی آمد که جا برای اسقرار نبود. در طول جنگ، تاریخ دفاع مقدس این همه نیرو به خود ندیده بود!
دشمن به عقب برگشت و در ادامه با مذاکره صدام بعنوان آغاز گر جنگ و…
چند سال بعد از دفاع مقدس و در یک اقدام ناپسند جهادسازندگی را با کشاورزی ادغام و برای همیشه پرونده جهاد بسته شد! امروز؛ نسل جدید نمی داند جهاد چه کاری انجام داد و سنگر ساز بی سنگریعنی چه؟
رزمندگان ،جانبازان و شهدای جهاد سازندگی مظلوم و بدون سنگر به فراموشی سپرده شدند.
یاد و خاطره همه شهدا به ویژه شهدای ۱۳۶۷/۴/۴ جهادسازندگی گیلان گرامی باد.
سیدتقی موسویان
۱۴۰۲/۴/۴

این خبر را به اشتراک بگذارید :