به قلم مهدی مدیری؛ اردوی جهادی چیست؟

مهدی مدیری مسئول بسیج دانشجوئی دانشگاه آزاد اسلامی واحد فومن در یادداشتی اردوهای جهادی را تعریف کرد.

 اردو در لغت به معنی سفر کوتاه گروهی است، که به منظور گردش علمی، ورزشی و مانند آن برگزار ‌شود، و جهاد از ریشه « جَهد و جُهد» به معنای مشقت و زحمت، تلاش و کوشش و همچنین به معنای توان و طاقت است.

ولی در هیچ دایره‌المعارف و فرهنگ‌ لغتی معنی اردوی جهادی پیدا نمی‌شود.

شاید دلیلش این باشد که دهخدا و معین خدابیامرز هیچ‌گاه اردوی جهادی نرفته بودند! چراکه اردوی جهادی را باید خودت بروی تا بفهمی واقعا یعنی چه!

اردوی جهادی یعنی اینکه شاید نازپرورده‌ای باشی که تا به حال اصلا جایی کار نکرده، ولی الان بیل به دست گرفته‌ای و ملات درست می‌کنی برای تعمیر خانه‌ای که برایت سوال است تا قبل از این کسی چگونه می‌توانسته در آن زندگی کند؟

خانه کسی که نه او را می‌شناسی و نه قبلا او را دیده‌ای و شاید اصلا زبان او را هم نمی‌دانی! که البته او برادر توست《إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ》

در آخر کار هم قرار نیست مزدی دریافت کنی. ولی وقتی بچه کوچک صاحب خانه را می‌بینی که کمی آن طرف‌تر دارد بازی می‌کند، در دلت می‌گویی:《لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا》”۳”،همین که لبخندی بر لبت بنشیند برای من کافی است.

و چه زیبا حضورت می‌شود مظهر مجسم آیه قرآن…

اردوی جهادی یعنی جزئی از مردم آن منطقه‌ای که در آن هستی شوی و فراموش کنی تعلقات و زندگی روزمره‌ای که داشتی. و کنار بیایی با قطعی گاه و بی‌گاه آب و اینترنت و پریدن آنتن گوشی و… .

شام اگر ماست و خیار بود غر نمیزنی،چون می‌دانی می‌شد غذای بهتری تهیه کرد ولی الان در یک منطقه محروم حضور داری و خیالت راحت است غذایی نخورده‌ای که اگر بچه‌های خانه‌های بغلی بفهمند، دلشان بخواهد.

اردوی جهادی یعنی اینکه بین بچه‌های روستا بروی تا چیزی به آنها یاد بدهی ولی خودت بیشتر از آنها چیز یاد بگیری. لحظاتی را که کنارشان هستی گذر زمان را حس نمی‌کنی مگر وقتی که افکاری باعث شود دلت بگیرد و به فکر فرو روی که چه باید کرد؟

اینکه کودکان با استعداد اینجا آیا با وجود امکانات کم امکان شکوفا شدن استعدادهایشان را پیدا می‌کنند؟ یا اینکه توان مالی خانواده‌هایشان تا چه اندازه به آن‌ها امکان ادامه تحصیل می‌دهد؟

کودکانی که مدتی با آن‌ها زندگی کرده‌ای و روز آخر دل کندن از آنها برایت بسیار سخت خواهد بود و همین‌طور برای آنها، که این را از گریه کردن و پشت ماشین دویدنشان هنگام برگشت می‌توان فهمید.

در یک کلام اردوی جهادی یعنی اینکه من نباید بی‌تفاوت باشم؛ به مشکلات موجود، به ناعدالتی‌ها… ؛ و جای اینکه بنشینم و فقط از اختلاس‌ها و دزدی‌ها و بی‌کفایتی مسولین گله کنم، هر کار هرچند کوچکی را که از دستم برمی‌آید انجام دهم. حتی اگر مثل آن پرنده ای باشم که در منقار خود آب می‌آورد تا آتشی که برای سوزاندن حضرت ابراهیم(ع) آماده شده بود را خاموش کند.

و همان‌طور که پیر و مراد ما فرمود:《تأخیر در رسیدن به همه اهداف دلیل نمی‌شود که ما از اصول خود عدول کنیم. همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفه‌ایم نه مأمور به نتیجه》”۴”.

به امید روزی که مسولین ما آنقدر خوب به وظایفشان عمل کنند و ایران عزیزمان آنقدر آباد شود که منطقه محرومی در آن باقی نماند که نیاز به اردوی جهادی داشته باشد.

ولی تا آن روز #جهاد_ادامه_دارد…

این خبر را به اشتراک بگذارید :