به قلم حجه الاسلام شایان؛قسمت۶ روش های تفسیری علامه طباطبایی درالمیزان

قسمت۶ روش های تفسیری علامه طباطبایی درالمیزان (حجه الاسلام علی شایان) درپنج قسمت گذشته وازاین سلسله نوشتاربه شیوه های تخصصی وتفسیری علامه طباطبایی درتفسیرگرانسنگ المیزان پرداختیم ودرذیل مبحث تفسیرقرآن به قرآن که ازشیوه های مهم تفسیری ایشان بوده که درقسمت های قبل به این موضوع تفصیلاپرداختیم به بحث تفسیرآیات متشابه توسط آیات محکم پرداخته شد. ودرآن بحث برای نمونه مساله مهم وقابل تامل جبرواختیارطرح گردید. بحث جبرواختیاریاهمان جبروتفویض دارای تاریخی طولانی خصوصادرعلم کلام ومباحث تفسیری است که درطول ازمنه متمادی اذهان فراوانی ازصاحب نظران واندیشمندان رامشغول خودنموده واین موضوع درمیان اهل اندیشه وتحقیق معرکه آراونطرات مختلف بوده است که بارزترین آنها اختلاف دیدگاه های اشاعره ومعتزله که به جبریون واختیاریون شهرت یافتندمی باشد. که دراین زمینه عده ای منکراختیارانسان بوده وهمه امورراجبری می دیدند وعده ای دیگرهمه چیزراصرفادراختیارتعریف می نمودندوازسایرامورمانندنیازبه لطف ویاری مستمرذات اقدس حق غافل بودند هرکدام ازاین دونحله بعضا به آیات خاصی استدلال می کردندودرصدداثبات برداشت های خودبودند. ولی ازآنجایی که مابراساس حدیث شریف نبوی ثقلین بزرگ مفسران الهی کتاب الله راعترت پیامبرص می دانیم ومانندعده ای نیستیم که متاسفانه ازاهل بیت ع جداهستندو محروم ازانوارعترت ومی گویندحسبناکتاب الله.لذا این است که باتاسی به فرمایش حضرات امامان معصوم ع اعتقادداریم که”لاجبرولاتفویض بل امربین الامرین”یعنی جبریون واختیاریون درمطلق پنداشتن نظرات خوددچارخبط وخطاشده اندوهردوگروه راه رابه اشتباه رفته اندونظریه درست چیزی بین این دونظریه است. انصافا عظمت فکری مکتب اهل بیت ع درهمین شیوه تفسیراین موضوع قرآنی کاملا عیان است. مرحوم علامه طباطبایی بااستنادبه آموزه های اهل بیت ع درتفسیرالمیزان برهمین مبنابه تفسیرآیات مربوطه می پردازدایشان ضمن ردنظرات اشاعره ومعتزله وناصحیح دانستن آن برداشت هاباادله تفسیری وکلامی خویش خاصه روایات اهل بیت ع انسان راموجودی صاحب اراده واختیارمعرفی می کنندواین مهم راامری فطری ودرواقع وجدانی می داندکه منطبق بافطرت انسان هاست. درعین حال این انسان مختارصاحب اراده رادرحیطه اختیارش محتاج به لطف وعنایت مستمرپروردگاروبرای کسب توفیقات علاوه برهمت وعزم محتاج به نصرت الهی می داندودراصطلاح این دورادرطول همدیگردانسته ومعارض ودرعرض هم نمی داند. چنانچه خوانندگان عزیزدقت فرمودنددرنوشتارقبلی عبارتی ازشهیدمطهری (پیرامون مشیت الهی وحساب وکتاب داربودن مشیت حضرت حق) هم دراین زمینه نقل نمودیم که بسیارقابل تامل ورهگشابود. این است که ازدیدگاه علامه بایددقت نمودکه درحوزه معرفتی واین مباحث کلامی وخاصه تفسیری موضوع به خوبی برایمان تبیین گرددومیزان اثرگذاری انسان برسرنوشتش وچگونگی ودرواقع کیفیت وکمیت آن هم بادقتی که قرآن وعترت مارابدان فراخوانده انددرذهن مانقش بندد. نگاه علامه دراین زمینه بسیارژرف است این است که دیدگاه های تفسیری علامه ازبرداشت های غلط اشعری ومعتزلی کاملا زاویه دارد وچنانچه اشارت رفت ایشان اختیارتفویض شده به آدمیان درعین حال نیازمدام انسان هابه لطف پروردگارراامری فطری می دانندکه درسرشت آنان وجودداردوآن اختیارواین افتقار(نیازبه لطف ذات احدیت)رادرکناریگدیگرمی بینندومحققانه موشکافی نموده و تفسیرمی فرمایند. پس مثلاوقتی مومنان واهل توکل به خدای بزرگ اقدام به انجام کاری می کنندهم تمام همت واراده وتوانایی واختیارخودرابه کارمی بندندوازکاهلی وسستی پرهیزمی نمایندوهم درعین حال حصول توفیق راصرفا متکی به اراده وتلاش خودنمی بینندومدام ازپروردگارنصرت می طلبندومتوکل به ذات اقدسش هستند”ربناافرغ علیناصبراوثبت اقدامناوانصرناعلی القوم الکافرین”وعلی الخصوص دراین زمینه به اولیای خداکه عترت ع می باشندتوسل می نمایند. مرحوم علامه طباطبایی درذیل آیات شریفه درالمیزان بابی به نام مطلب روایی دارندکه ازدیدگاه روایات واحادیث اهل بیت ع به تفسیرآیات می پردازندواین شیوه تفسیری باعث گردیده غناوعظمت خاصی رادرتفسیرالمیزان شاهدباشیم. (ادامه دارد)

کلیدواژه ها : , ,

این خبر را به اشتراک بگذارید :