به قلم مهرداد زهري پيشكسوت فوتبال؛سقوط و بعد صعودبااقتدار سیزده سال پیش ملوان کجا…!؟

سقوط و بعد صعودبااقتدار سیزده سال پیش ملوان کجا…!؟
سقوط امسال ملوان و بعدصعوددوباره ملوان به لیگ برترکجا…!؟
وبه چه قیمتی…!؟
سیزده سال پیش آن روزی که ملوان در تالاب هر چه زد گل نشد
ملوان سقوط کرد و چه دلهایی را که سوزاند و اشکهایی که ریخته شدو…

قوی سپید خزر سقوط کرد
شهر تاریک شد
و چند روزی در همان مه شهر انزلی مرد…
قهوه خانه ها بستند
کاسبان(شنبه بازار) هم میلی برای کاسبی نداشتند
خیابانها تاسیان و خلوت شد…
اما ملوانان وطرفدارانشان همه چیز را به جان خریدند،
نه تیمی خریدند نه امتیازی …
جنگیدند و دوباره با غرور ازدست رفته به لیگ برتر بازگشتند…
دوباره شهر شلوغ شد
و پایکوبی تا نیمه شب های شب ادامه داشت فوتبال نفس نفس میزد چون ملوانان آمده بودند…
یادگاران سیروس ابای دوباره زندگی را به انزلی و سن سیروس برگرداندند.
واما..?
امروز دوباره ملوان به لیگ برتر برگشت خبری از جشن و پایکوبی ملوان هم نشد شهر شلوغ نشد
هنوز قهوه خانه ها باز هستند و عابران هم بی دغدغه در رفت و آمدند…
کاسبان همانند گذشته
فریاد میزدند(بدو بدو ماهی تازه)
شاید باید در گوششان فریاد کشید(ملوان تو قهرمانی) تا یادشان بیاید ملوان لیگ برتری شده.
حیف آن همه اشکها برای آن گل لحظات پایانی در مشهد…
آن گلی که چند نفر را راهی بیمارستان کرد و شهر انزلی و سن سیرو را نابود.

آن ملوانان قدیمی به یاد دارن روزهایی که ملوان افتخار ایران بود و شاید امروز در گوشه گوشه ی خیابانهای پاسداران، گلستان،بایندر وقتی خبر صعود جانشان ملوانشان را بشنوند آهسته زمزمه کنند خراب شود این ملوان که (ترحم) بخواهد.
و اینگونه بخواهند بعضی ها در موردش قضاوت کنند یا لب به سخن بیاورند
… و امروز نفت تهران هم امتیازش به ملوان واگذار شد تا قوی زیبای سپیدخزر،
خیلی زشت به لیگ برتر باز گردد.