ویژگی های یک شهردار خوب

تشخیص وشناخت نسبی ازکارآمدی فرد را می توان در واکنش به محرک های مختلف محیطی، فیزیکی، … ویا برداشت های ذهنی وعملی نسبت به رویدادهای فرارو تصور وپیش بینی نمود، اما در این گیرودارهستند عزیزانی که یا به سبب تعلقات خاطر ویا به سبب ذهنیت های منفی، عندالزوم متناسب با موقعیت وشرایط موجود، واکنشی خاص ارائه می نمایند که گاهاً خلاف به روندادهای موجود می باشد.
از زیبایی های دنیای موجود نیزمی توان به تفاوت ها و تنوع افکار وایده ها اشاره نمود، تنوعی که سبب تحول وتغییرات مثبت گردیده است، علی ایحال برابر آنچه که گفته شد، هستند بزرگوارانی که در بیشتر مواقع درقالب ذهنی خویش محصورند و آنچه را که از قبل بدان معتقد بودند، علیرغم مغایرت درعمل همچنان بدان پایبند می باشند.
این مقدمه ازآن جهت وارد می داند که گاه وبیگاه تعداد معدودی از دوستان محترم نقدهایی را در رابطه با مدرک تخصصی شهردار ارائه می نمایند و مدرک تحصیلی شاغل را مرتبط با موقعیت تخصصی سمت مذکورنمی دانند. در ذیل توجه شهروندان محترم را به این مقاله معطوف می دارد، به امید که خود را در قید وبندهای خودساخته اسیر ننمائیم وقضاوت هایمان براساس واقعیت های موجودشکل وطراحی گردد:
قبل از آنکه به بررسی محور اول گفتگو بپردازیم ، لازم است اشاره کنم که شهردار خوب را شورای خوب می تواند انتخاب کند. اگر مقدمات لازم برای تشــکیل شورای خوب طی شــده باشــد محصول کار همانا شــهردار کارآمد و اثرگذار است . حال سوال این است که آن مقدمات لازم کدامند ؟ برای رسیدن به نظام مدیریت شهری کارآمد و موثر ، به رقابت سالم بین احزاب در شهرها یا کلان شهرها نیاز است.
شهرداری به‌عنوان مهمترین و تأثیرگذارترین نهاد شهری، نقش مهمی در زندگی روزمره مردم یک شهر دارد و الزاماً یک شهردار موفق، شهرداری است که بتواند این تأثیر را در روند روزمرگی مردم ایجاد کند.
چون شهرداری نهادی فرهنگی است و همه فعالیتهایش زیر چتر فرهنگ باید انجام شود پس شهردار باید برای موفق عمل کردن فرهنگی باشد.
نخستین ویژگی شهردار٫فرهنگی بودن اوست: شهرداری با ایجاد فرهنگسراهای مختلف و ایجاد تاسیسات و امکانات در محل های تجمع مردم می تواند بزرگترین بستر ساز فعالیت های فرهنگی باشد و این در صورتی محقق می شود که شهردار فرهنگی باشد.
اگر بپذیریم که شهرداری یک نهاد فرهنگی ویزه است و مخاطبان مستقیم دارد پس شهردار نیز باید یک فرد فرهنگی متخصص، متعهد و آگاه باشد تا بتواند در تمام زمینه های تخصصی شهرداری موفق عمل کند.(در اینجا منظور از فرهنگی نه اینکه حتما معلم باشد )
مردم از شهردارشان وابستگی به جناح‌های سیاسی خاص را نمی‌خواهند. مردم یک شهر به‌دنبال کسی خواهند بود که بتواند عمران و آبادانی را برای‌شان به ارمغان بیاورد.
شوراهایی که پاسخ صحیح سؤالات مذکور را دریابند نیمى از راه را با موفقیت طى کرده ا ند. با توجه به وظایف پیچیده و متنوع شهردارى ها،شهردار باید چه تخصص یا تخصص هایى داشته باشد؟ آیا باید متخصص فضاى سبز باشد یاداراى تخصص مرتبط با محیط زیست؟ مهندس عمران باشد یا مهندس معمار، مهندس صنایع و یا مهندس بهداشت محیط، عالم اقتصاد و یا جامعه شناس، یا جز اینها؟ همه اینها در مدیریت شهردارى مورد نیاز هست ولى آیا کسى پیدا مى شود که تمامى این تخصص ها را داشته باشد؟
بدیهى است که پاسخ منفى است. پس باید چه تخصصى داشته باشد؟ آیا تخصصى پیدا مى شود که همه آنهایى را که ذکر شد در خود داشته باشد؟ اگر نمیتوان چنین تخصصى را پیدا کرد، پس باید دنبال چه چیزى بود؟ اگر شهرساز نمیتوان بود، لیکن میتوان مدیریت شهرسازانه داشت؛ و اگر معمار نمیتوان بود،میتوان مدیریت معمارانه داشت. پس باید دنبال کسى گشت که اگر این تخصص ها را ندارد،مدیریت استفاده از آنها را داشته باشد.
دوم اینکه شهردار کسى نیست که صرفاً مدیریت یک سازمان را برعهده داشته باشد و اگر از عهده این امر برآید، فرد مناسبى براى تصدى سازمان شهردارى است. بلکه شهردار کسى است که خود منتخب افراد منتخب مردم یک شهر است و مشروعیت اداره امور شهر را به واسطه رأیى که مردم به اعضاى منتخب خود در شهر مى دهند ، به دست مى آورد. بنابراین باید بتواند شهر را با مدیریت شورایى اداره کند. براى این امر، وى باید به این نوع مدیریت باور داشته باشد و نه تنها شهر را متناسب با دیدگاه و خواسته هاى نمایندگان مردم در شورا اداره کند، بلکه با همراهى و همفکرى شورا، امکان حضور مؤثر مردم را در اداره امور شهر فراهم سازد ، به گونه ا ى که شهر در اختیار مردم قرار گیرد و پروژه هاى عمرانى و فعالیت هاى خدماتى در پاسخ به نیازهاى واقعى مردم شهر تعریف و اجرا شوند.
همچنین یک شهردار باید بتواند از مدیریت اقتصادی قوی برخوردار باشد. شهرداری سازمانی است با هزینه‌های بسیار و بودجه محدود. یک شهردار موفق باید بتواند از منابع موجود بیشترین استفاده را بکند و راه‌های درآمدزایی را بررسی و به بهترین نحو ممکن از آن‌ها استفاده نماید.
شهردار باید کسى باشد که هدف مدیریت شهرى را توسعه بداند، نه عمران و نه ارائه خدمات بیشتر. توسعه با مشارکت مردم امکانپذیر خواهد بود و توسعه با آگاهى و دانایى مردم نسبت به حقوق شان و تکالیف شان در قبال اداره امور شهر محقق مى شود. شهردار منتخب شورا میبایست به مدیریت شهروند محور باور داشته باشد و سازمان اداره شهردارى را با این باور ساماندهى کند. بنابراین باید بتواند به سهولت با مردم ارتباط برقرار کند و نه به گونه ا ى عوام فریبانه. میبایست با سازماندهى مناسب، امکان آگاهى از نظریات و دیدگاه هاى واقعى مردم فراهم گردد و شهر در چارچوب خواسته هاى مردم مدیریت شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید :