خبرنگاران قشر زحمتکش و مظلومی در جامعه فرهنگی استان گیلان محسوب می شوند که علی رغم تلاش فراوان و زحمت زیادی که برای تهیه یک خبر متحمل می شوند، همواره در معرض تهدید برخی مسئولان و صاحب منصبان قرار دارند.

کافی است تا در گزارش یا تحلیل، انتقادی هر چند ساده نسبت به عملکرد برخی افراد صاحب نفوذ داشته باشی تا موج تهدیدها بر علیه ات به راه بیفتد. تهدیدهایی که شاید با آن غریبه نباشی و آن را هم در کنار مسکن مهری که قرار بود روزی خانه ات شود و نشد، بیمه ای که قرار بود روزی پشتوانه ات باشد و نبود، در کنج دلت جا دهی و برای کسب اندک روزی حلال همه آن ها را به جان بخری.

به گزارش خزرآنلاین، تاريخ سياسي ايران و البته گيلان نمونه هاي فراواني را از واکنش هاي مختلف سياسيون در برابر انتقادات منتقدان در خود جاي داده است اما هفته اي که گذشت با اتفاق عجيبي در اين راستا همراه بود که شايد بتوان از آن به عنوان زنگ خطري براي مرگ اخلاق در جامعه یاد کرد. زنگ خطری که شاید به واسطه هدف قرار دادن رکن چهارم دموکراسی به صدا درآمده باشد.

عدم صداقت در رفتار و گفتار برخي سياسيون پديده غريبي براي مردم نبوده است. استفاده از حرکات عوامفريبانه، تحريک احساسات مردم از طريق فحاشي به مسئولان، دادن وعده و وعيدهاي گوناگون و عدم التزام به آن پس از پيروزي در انتخابات، اجزاي يک سناريوي تکراري است که می تواند آفتی برای انتخابات به خصوص انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی باشد.

اين بار اما اتفاقي افتاده است که با تمام اين موارد فرق مي کند! اين بار جلوه جديدي از بي اخلاقي به نمايش گذاشته شده است که شايد در تمام تاريخ سياسي ايران بي سابقه باشد.

مدت ها بود که حرف و حديث هايي در خصوص عادت به فحاشي يکي از نمايندگان به منتقدان خود در محافل رسمي و غيررسمي به گوش مي رسید. گويا آقاي نماينده هيچ تسلطي بر زبان خود ندارد و هر کجا که اعمال و رفتارش با کوچکترين انتقاد و مخالفتي روبرو مي شود زبان به دشنام باز مي کند به نحوي که حتي گفته می شود رانندگان او هم از دشنام هاي گاه و بيگاه وي در امان نيستند. حالا اما تصويري از پيامک اين نماينده به يکي از خبرنگاران منتقد او در فضاي مجازي منتشر گرديده است که در آن خبرنگار منتقد خود را که شاید هم سن و سال فرزند او باشد، تهديد به عمل بی شرمانه ای نموده است که زبان از بيان آن قاصر است!

به راستي کم کاري چه کسي سبب شده است که برخي بي هيچ واهمه و هراس اين چنين گستاخانه و به دور از جوانمردي و اخلاق با ارسال پيامکي آن هم از خط تلفن همراه خود، يک جوان اين مرز و بوم را تهديد به هتک حيثيت نمايند و از عواقب آن نیز هیچ ابايي نداشته باشند؟! چرا برخی حافظه سیاسی مردم را نادیده می گیرند و فکر می کنند چشمان باز مردم این شهر نمی بیند و حافظه این مردم فراموش می کند که چگونه شعار مبارزه با بیکاری سر دادند اما نزدیکان خود را بدون داشتن هیچ رزومه ای یک شبه مدیر کل کردند!

قابل تامل، سکوت جامعه خبرنگاری در قبال این حرکت زشت و شنیع بوده است. چرا خبرنگاران فرهیخته استان گیلان در برابر تهدید علنی یک خبرنگار در ظاهر امر و تهدید رکن چهارم دموکراسی و آزادی بیان آن هم با رعایت خط قرمزهای نظام مقدس جمهوری اسلامی در باطن امر، سکوت کرده اند؟!

بی تردید دلیل این سکوت، نمی تواند ترس و واهمه از هوچی گری ها و فحاشی ها باشد بلکه ناچارا باید بپذیریم دلیل این امر خستگی قشر فرهیخته و شریف جامعه فرهنگی استان از دوندگی های مداوم برای احقاق حقوق خود است.

مسلماً با اتفاقي که هفته قبل افتاد و در آن يک نماينده صراحتاً يک خبرنگار جوان را تهديد به هتک حيثيت کرد، زنگ خطر مرگ اخلاق در رفتارهاي رياکارانه به صدا درآمده است و همت مسئولان محترم شوراي نگهبان را مي طلبد تا کما في السابق اجازه ندهند اين انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد./خزرآنلاین

کلیدواژه ها :

این خبر را به اشتراک بگذارید :